تاریخ رسیدگی 7/8/69
شماره دادنامه 573/22
مرجع رسیدگی شعبه 22 دیوانعالی کشور
خلاصه جریان پرونده : در تاریخ 14/9/66 آقای (ش) به طرفیت آقای (ق) به خواسته مبلغ دو میلیون وهشتصد هزار ریال بابت خسارات وارده و قیمت زمین یک باب خانه موضوع قولنامه 1361 تقدیم دادگاه حقوقی یک باختران نموده که به شعبه اول ارجاع گردیده وخلاصتا" توضیح داده خواندگان مشترکا" یک باب خانه نیمه کاره واقع درسه راه مسکن کوچه ... را در قبال مبلغ هشت میلیون ریال به اینجانب فروخته اند که پس ازمدتی معلوم شد زمین این خانه متعلق به خواندگان نبوده و در اثر شکایت صاحب زمین حکم به رفع خلع ید و قلع بناصادر گردیده که بناچار به موجب صورتمجلس مبغل دو میلیون و هشتصدهزار ریال بابت قیمت زمین به خانم (م) مالک پرداخت که از تخریب ورفع ید جلوگیری به عمل آید چون به موجب ماده 331 قانون تسبیت و ماده 262 قانون معامله فضولی جبران خسارات و استرداد قیمت زمین که متعلق به خواندگان نبوده به عهده خواندگان است علیهذا با تقدیم این دادخواست تقاضای رسیدگی و صدور حکم به محکومیت خواندگان را متضامنا" به پرداخت خواسته باخسارات کرده مستندات فتوکپی قولنامه و فتوکپی صورتمجلس اجراء شعبه اول دادگاه حقوقی یک باختران خواستن وملاحظه پرونده اجرائی کلاسه 62190 می باشد با تعیین وقت و ابلاغ به طرفین آقایان 1 (ق) 2 (ح) با وکالت آقای (ن) به طرفیت آقایان 1 (س) 2 (ش) دادخواستی به خواسته جلب خوانده ردیف اول به عنوان شخص ثالث در پرونده 57966 مدنی شعبه اول دادگاه حقوقی یک باختران به احتساب خسارات تقدیم دادگاه حقوقی یک تهران نموده که به شعبه اول ارجاع گردیده و خلاصتا" توضیح داده که خوانده ردیف اول معادل چهارصد و پنجاه مترمربع از زمین ابتیاعی خود از آقای (خ) زیربنای زیادو تمام تاسیسات رفاهی از جمله شوفاژ ساخته و سپس خانه مستحدثه را به قیمت تمام شده به مبلغ هفت میلیون ریال و زمین را نیز به مبلغ یک میلیون ریال و عرصه واعیان خانه را به هشت میلیون ریال به آقای (ش) فروخته اند به علت عدم احراز مالکیت آقای (خ) و ثبوت و اثبات مالکیت شرعی وقانونی مالکین واقعی نتیجتا" حکم قطعی بر خلع ید و قلع مستحدثات علیه آقای (خ) صادر گردیده که هرچند آقای (ش) در پرونده رفع ید طرف دعوی نبوده معذالک چون بادعای پرداخت قیمت زمین به مالک واقعی (به میزان خواسته) به شرح پرونده 66579حقوقی شعبه اول دادگاه حقوقی یک اقامه دعوی نموده اند هرچند مطالبه هر وجهی زاید بر قیمت اولیه زمین وجاهت شرعی و قانونی ندارد لهذاچون موکلین زمین رااز آقای (س) خریده اند مشارالیه به عنوان شخص ثالث جلب می نماید که دادگاه محترم در صورت تشخیص هرگونه حقی برای خوانده ردیف دوم خوانده ردیف اول را بر طبق الزام فروشنده از ضمان محکوم نمایندباتعیین وقت و ابلاغ به طرفین آقااین (ق) (ح) طبق لایحه تقدیمی خلاصتا" اظهار داشته اند که هرچند ساختمان نیمه تمام را ازآقای (س)خریداری کرده ایم که علی القاعده بایستی جوابگوئی مدعی پرونده باشندمعذالک آقای (ش) محق به مطالبه هیچ وجهی نبوده و این دعوی قابل طرح نیست زیرا همانطور که خود خواهان نیز اعلام نموده حکمی از هیچ محکمه علیه ایشان صادر نشده استناد به پرونده علیه آقای (خ)بی مورد است حال اگر خواهان شخصا" وجهی هم بابت اجرائیه صادره بر علیه آقای (خ) پرداخته اقدام ایشان موجب مطالبه و رجوع به ید که قبل نیست بنا به قاعده ضمان ضامن وقتی حق رجوع به متعهد رادارد که به حکم دادگاه به پرداخت وجهی در حق متعهدله محکوم شده باشد لهذا اگر خواهان خود را مغبون بداند غبن وجه پرداختی و تمام مخارجی را که با قید سوگند برای تکمیل ساختمان صرف وهزینه نموده از اینجانب اخذ و دریافت نمایند و موردمعامله را تحویل و مسترد دارد دادگاه پرونده اجرای مورد استناد خواهان اصلی واصل پرونده مربوطه را که منتهی به دادنامه و اجرائیه شده مطالبه و پس از چند جلسه به لحاظ عدم وصول پرونده سرانجام دادگاه پس از وصول پرونده های مذکور طبق صورتجلسه مورخه 27/10/68 و ملاحظه آن وکسب نظر آقای مشاور طبق نظریه شماره 10977/11/68 خلاصتا" چنین اظهار نظر کرده است (ماحصل قضایا چنین حکایت دارد که آقای (الف) زمینی به مساحت 1736 مترمربع با قولنامه و سند عادی ازآقای (خ)خریداری سپس همان زمین را به سه قسمت تقسیم قسمت اول را به آقای (ز) و قسمت دوم آن به آقایان (ح) و (ق) انتقال و قسمت سوم آنرا به خود اختصاص سپس سهم خود را به آقای (ی) انتقال می دهد آقایان (ح) و (ق) زمین ابتیاعی راتبدیل به ساختمان نموده و در قبال مبلغ هشت میلیون ریال به آقای (ش) انتقال می دهند از طرف دیگر مطابق پرونده 63190 اجرائی حقوقی و به موجب دادنامه 13455/7/61 دادگاه شهرستان سابق باختران آقای (خ) در قبال دعوی مطروحه ازناحیه بانو (م) و چند نفر دیگر بابت همان زمین که به آقای (س) انتقال داده بوده محکوم به خلع ید و قلع بنا می گردد و با صدور اجرائیه مامور اجراء دستور خلع ید و قلع بنا صادر و شروع به اجراء می نماید در صورتی که هر سه قسمت زمین مرقوم تبدیل به ساختمان گردیده ودرید اشخاص ثالث می باشد ساکنین و مالکین ساختمانها از جمله آقای (ش) برای جلوگیری از خلع ید و قلع بنا با محکوم لهم وارد مذاکره و ... 0 گردیده توافق می نمایند که آقای (ش) نسبت به سهم خود مبلغ دو میلیون و هشتصد هزار ریال بابت قیمت زمین مذکور پرداخت نماید و محکوم لهم بشرح صورتمجلس مورخ 1/9/000 از خلع ید و قلع بنا صرفنظر نموده زمین را به آقای (ش) منتقل می نماید آقای (ش) که قبلا" قیمت زمین موصوف را توام با قیمت ساختمان به آقای (ح) و (ق) پرداخت کرده و دوباره مجبور شده که قمیت زمین را به خانم (م) پرداخت نماید به موجب دادخواست تقدیمی و از باب ضمان درک وجه پرداختی بابت اجرائیه مرقوم را از آقایان (ق) و (ح) مطالبه نموده است و در این خصوص و آقایان (ق) و (ح) به عنوان جالب ثالث به وکالت آقای 00 دادخواستی به خواسته مبلغ 2800000 ریال علیه آقایان (س) و (ش) تقدیم و اعلام می دارند که خوانده ردیف اول جوابگوی خوانده ردیف دوم در باب پرداخت مبلغ فوق گردیده و وکیل جالبان ثالث به طرح دادخواست تقدیمی و لوایح متبادله توضیح داده است که خوانده ردیف اول یا قطعه زمینی که به مساحت 450 مترمربع از باقیمانده پلاک 63 فرعی از140 اصلی واقع در بلوار طاق بستان که با سند عادی از آقای (خ) خریده به موکلان وی انتقال داده است مشارالیهمانیزبا صرف هزنیه گزاف و کلان تبدیل به ساختمان مجهز نموده به مبلغ هشت میلیون ریال (7 میلیون ریال آن بابت قمیت اعیانی و یک میلیون ریال بابت قیمت عرصه) به آقای (ش) می فروشند ولی متاسفانه به علت عدم احراز مالکیت آقای (خ) و ثبوت و اثبات مالکیت شرعی وقانونی مالکین مشاعی واقعی حکم قطعی و لازم الاجراء مبنی بر رفع یدوقلع بنا و مستحدثات احداثی علیه آقای (خ) و متصرف صادر گردید هرچند در پرونده مطروحه آقای (ش) طرف دعوی نبوده حکمی علیه وی اصدارنیافته معذالک چون با ادعای پرداخت قیمت مجدد زمین مذکوربه موجب پرونده 66579حقوقی یک به میزان وجه خواسته علیه موکلان وی اقامه دعوی کرده است و موکلانش همان زمین موضوع دعوی را از آقای (س)خریده و به آقای (ش) انتقال داده اند آقای (س) را جهت جوابگوئی به دعوی آقای (ش) جلب و تقاضا کرده است هر حقی که دادگاه برای خوانده ردیف دوم قائل گردد خوانده ردیف اول را به همان میزان در حق وی محکوم نماید و به عنوان ایراد به تبیین نموده که چنانچه آقای (ش) با رغبت و طیب خاطر خود و بنا به مصلحت و مقتضای صرفه اصلاح وجهی بابت اجرائیه صادره علیه آقای (خ) پرداخته باشند موجب و مجوز شرعی جهت مارجعه به آقای (ق)نمی باشد زیرا حکم صادره علیه آقای (خ) موضوعا" و منطوقا" ربطی به آقای (ش) ندارد و دعوی مطروحه علی الاصول متوجه مجلوب ثالث بوده و به موکلان وی تسری و توجه ندارد آقای (س) نیز در مقام دفاع از دعوی و برائت خود بشرح لوایح تقدیمی توضیح داده است به سفارش واشاره آقایان (ح) و (ق) درتهران به آقای (خ) مراجعه از بین موضوع دعوی را از نامبرده خریده وآنرا به سه قسمت تقسیم کرده است و معامله وی با آقای (خ) حضوری بوده زیرا به قصد و نیت انحصاری خود ابتیاع نکرده است رد دعوی را استدعا کرده است با توجه به مراتب مشروح معاملات انجام شده فیمابین (خ) و (س) و (ق) و (ح) و ... و (ش) به شرح اقاریر و تصریحات آنان در پرونده هاو پرونده استنادی همچنین بطلان معامله خرید زمین موضوع دعوی فیمابین (خ) و (ی) و بانو (د) بشرح پرونده 61248 مدنی که مطابق آن آقای (خ) به نفع خانم (م) و غیره ضمن بطلان معامله محکوم شده است و مستحق للغیر بودن موضوع کلیه معاملات مارالذکر محرز واظهر من الشمس است و موضوع از اصدق (مصادیق) بارز قاعده فقهی ضمان درک است بنا علیهذا آقایان (ق) و (ح) ... مطابق مواد 390و391 قانون مدنی ضامن ثمن معامله و غرامت وارده نسبت به آقای (ق) و آقای (ح) می باشد ایراد آقای ... مبنی بر اینکه آنچه را (ش) با رغبت خود و رعایت مصلحت در حق خانم (م) و غیره پرداخت کرده است تبرعی تلقی می شود و مسئولیتی متوجه موکلان وی نمی باشد و به فرض اینکه دعوی متوجه موکلانش گردد و فقط آنچه را که آقای (ش) بابت خرید زمین به (ق) و (ح) پرداخته است قابل مطالبه است نه مبلغی که به خانم (م) و غیره پرداخت کرده است و همچنین ایراد آقای (س) دایر بر اینکه معامله وی با آقای (س) در حقیقت زمین را برای خود و سه نفردیگر خریده است مقرون به دلیل و برهان وتوام با ادله نیست مردود اعلام می گردد و با استناد به مواد مرقوم اولا" به محکومیت آقایان (ق) و (ح) به پرداخت مبلغ دومیلیون و هشتصد هزار ریال در حق آقای (ش) ثانیا" به محکومیت آقای (س) به پرداخت مبلغ فوق الذکر درحق آقایان (ح) و (ق) اعلام نظر می نماید ... ) آقای (س) به نظریه مذکور اعتراض کرده و خلاصتا" ادعا نموده که ملک را با خواهانها به قصد شرکت از آقای (خ) خریده و بعدا" به چهار قسمت تقسیم شده و اگر آن قرارداد باطل باشد باید همگی از آقای (خ) شاکی باشیم ونیزآقایان (ق) و (ح) ضمن لایحه تقدیمی به نظریه اعتراض کرده اند و خلاصتا" اظهار داشته اند اگر ضمان درک شامل به موضوع باشد فقط نسبت به همان مبلغ دریافتی بابت زمین قضیه قابل بحث خواهد بود بنابراین صدور نظریه بر الزام اینجانبان به پرداخت دو میلیون و هشتصد هزار ریال وجه پرداختی ادعائی آقای (ش) تغییر عادلانه نیست و موقعیت قانونی ندارد 2 هیچ حکمی از محاکم دایر بر خلع ید صادر نشده واجرائیه صادره و بر علیه آقای (خ) مفهوما" و منطوقا" تسری به ثالث نداشه و موجب اجبار آقای (س) به پرداخت وجهی ادعائی به میزان معادل سه برابر قیمتی که ازاینجانبان خریداری نموده نبوده است و در خاتمه نقض و عدم تنفیذ را مطالبه کرده است پس ازارسال پرونده به دیوانعالی کشور وارجاع آن به این شعبه اینکه در وقت بالا هیئت شعبه تشکیل با بررسی محتویات پرونده ومشاوره بشرح زیر اظهار نظر می نماید.
بسمه تعالی
نظریه : اعتراضات معترضین بر نظریه صادره نتیجتا" وارد است زیرا صرفنظر از اینکه آقای (س) مدعی گردیده که خواهان های جلب ثالث به وی پول داده اند که به طور شراکت زمین را خریداری نماید و با امکان این معنی که خواهانهای مزبور وکالت شفاهی به خوانده فوق داده باشند که زمین را بدوا" خریداری و سپس مبادرت به تقسیم نماید ضرورت داشته که دادگاه به این موضوع رسیدگی و برابرنتایج حاصله از اظهارات و دلایل طرفین اتخاذ تصمیم شایسته نمایدبرنظریه دادگاه این اشکال وارد است که خسارتی بر مبنای خلع ید زمین و تخریب بناهای احداثی صورت نرگفته تا ضمان درک آن به عهده مسبب یا مسببین اصلی بوده باشد زیرا اصل زمین به حال خود باقیمانده و از طرفی دیگر معامله ای بین مالک اصلی و آقای (ش) صورت گرفته که در این شرایط خریداران در معاملات با تنها حق مطالبه ثمن پرداختی خود را داشته اند بنابه مراتب استدلال دادگاه وجاهت شرعی و قانونی ندارد به مخدوش بودن نظریه مرقوم بشرح مراتب فوق اظهارنظرمی گردد
مرجع :
کتاب قانون مدنی در آیینه آراء دیوان عالی کشور - عقود وتعهدات
به اهتمام یدالله بازگیر- انتشارات فردوسی - چاپ اول - چاپ دریا
نوع :
2
شماره انتشار :
573
تاریخ تصویب :
1369/08/07
تاریخ ابلاغ :
دستگاه اجرایی :
موضوع :