کلاسه پرونده : 73 - 19 - 135 ع شماره دادنامه : 880 - 9/7/74
خواهان : نوراله فرزند شکراله ... بازنشسته به نشانی ...
خوانده : محمود ... فرزند عباس شغل کارمند به نشانی ...
خواسته : اعلام بی اعتباری سند
رای دادگاه
1- درخصوص دعوی آقای نوراله ... فرزند مرحوم شکراله به طرفیت آقای محمود ... فرزند عباس به خواسته صدور حکم به بی اعتباری خلاصه سند انتقال شماره 64761 - 17/2/71 تنظیمی در دفترخانه اسناد رسمی شماره 4 قم (لازم به توضیخ است که در حین دادرسی آقای حسین سعیدی وکیل پایه یک دادگستر ی به وکالت از خواهان و رد دعوی گردیده و خواسته را شرح بین الهلالین (خوانده موصوف با سوء نیت و اعتماد موکل اقدام به اخذ وکالت نامه ای به شماره 59586 - 22/1/71 در دفتر خانه شماره 401 ته-ران از وی می نماید که موکل به علت ضعیف بودن چشمانش و کر و ناشنوا بودن از کیفیت و کمیت مفاد وکالت نامه اطلاعی خاص ننموده سپس بر اساس وکالت نامه ای که به لحاظ معروضه در ذیل محکوم بطلان است اقدام به نقل و انتقالات د رپلاک باقیمانده 604 فرعی از 26 اصلی وافع در بخش یک قم می نماید لذا از آنجا که به حکایت گواهی پزشکی پزشک معالج موکل چنین است که فاق-د شنوایی می باشد و دفتر خانه تنظیم کننده سند وکالت بدون رعایت نص صریح ماده 64 قانون ثبت بدون حضور شهود و تعهد از طرف موکل و بدون تفهیم مفاد سند وکالت اقدام به تنظیم آن می نماید. که این امر به حکایت گواهی دفتر خانه تنظیم کننده سند مورد تائید و اقرار سر دفتر قرار گرفته است که گواهی فوق الذکر پیوست پرونده است و بر فرض محال اگر سند وکالت اعتبار داشته باشد وکیل می بایستی در مورد انجام وکالت مصلحت و غبطه موکل را بنماید و آنچه را به جای موکل دریافت نموده است به موکل مستردنماید که متاسفانه درمانخن فیه خواندهبه هیچ یک از وظایف مقرر عمل ننموده است از اینرو تقاضای صدور حکم مبنی بر بطلان سند وکالت و سند انتقال را دارم) بیان نموده است .
2- در خصوص دعوی طاری (تقابل) آقای محمود ... فرزند عباس به طرفیت نوراله ... فرزند شکراله به خواسته صدور حکم به خلع ید خوانده از پلاک باقیمانده 604 فرعی از 10250 اصلی یک قدم به مبلغ دو میلیون و یکصد هزار ریال و بدین توضیح (که خوانده به عنوان قسمتی از بدهکاری و جبران بدهی فرزند خود به نام آقای محمود ... پلاک موضوع خواسته را به نام اینجانب تملیک نمود و جهت انجام معامله مذکور ابتداء وک-الت نامه رسمی شماره 59586 - 22/1/71 دفتر 401 تهران را در حق اینجانب تفویض کرد که به موجب آن وکالت نامه اینجاتب در مقام وکیل حق داشته ام مورد وکالت را عرصتا واعیانا به متعلقات آن از آب و برق و گاز و غیره به هر کس حتی شخص خود و به هر مبلغ و اسقاط خیارات و با هر شرط معامله نمایم که در این رهگذر با استفاده از وکالت نامه مذکور به موجب سند قطعی انتقال شماره 66761 - 17/2/71 دفتر اسناد رسمی شماره 4 قم ملک مذکور را در مقام وکیل بایع به خودم انتقال داده ام لذا چهار خوانده به تسلیم مبیع و خلع بدوی مورد استدعاست) دادگاه با مطالبه مجموعه اوراق پرونده الف : استدلال آقای وکیل خواهان دعوی اصل دائر به بطلان سند وکالت رسمی شماره 59586 - 22/1/71 دفتر اسناد رسمی شماره 4 قم (بلحاظ عدم استرداد ثمن معامله و یا حدوث عین به شرح اظهاری از ناحیه موکل برفرض صحت سند وکالت با عنایت باینکه در سند وکالت اسقاط خیارات به عمل آمده و اشاره گردیده وکیل پلاک را به هر مبلغ می تواند به هر کس ولو شخص خود منتقل نماید بنابراین چون ادعای غبن دیگر بی مورد و مطالبه ثمن نیز مطلبی است جدا که بر فرض صحت نیاز به طرح دعوی مبنی بر مطالبه آن دارد از این رو فاقد وجاهت قانونی است لذا با رد دعوی اصلی نظر باینکه آقای نوراله ... دلیلی بر ماذون بودنش در پلاک موردبحث ارائه ننموده است در نتیجه دعوی طاری (تقابل) ثابت تشخیص از این رو حکم به محکومیت آقای نوراله ... فرزند مرحوم شکراله دائر به خلع ید از پلاک باقیمانده 654 فرعی از 26 اصلی از 10250 اصلی بخش یک قم صادر و اعلام می گردد. این رای ظرف مهلت 20 روز قابل تجدیدنظر می باشد.
رئیس شعبه 19 دادگاه قم - ولی زاده
بسمه تعالی
تاریخ : 8/9/74 کلاسه پرونده : 74/459 شماره دادنامه :
مرجع رسیدگی : شعبه 14 دادگاه تجدیدنظر استان تهران
هئیت شعبه : آقایان قاسم چنگیزی رئیس، عباسیان مستشار
تجدیدنظر خواه : آقای نوراله ... به نشانی ...
تجدید نظرخونده : آقای محمود ... به نشانی ...
تجدید نظرخواسته : دادنامه شماره 880 - 9/7/74 شعبه 19 دادگاه عمومی قم
بتاریخ 8/9/74 در وقت فوق العاده شعبه 14 دادگاه تشکیل و با بررسی اوراق و محتویات پرونده به تصدی امضاء کنندگان ذیل تشکیل است پرونده کلاسه 74/459 تحت نظر با توجه به مندرجات آن و پس از مشاوره و اعلام ختم رسیدگی به شرح زیر مبادرت بصدور رای می نماید.%
رای دادگاه
اولا اعتراض و تجدیدنظر خواهی آقای نوراله ... نسبت به دادنامه شماره 880 - 9/7/74 صادره از شعبه 19 دادگاه عمومی قم در قسمتی که متضمن رد دعوی بدوی نامبرده راجع به بی اعتباری و ابطال وکالتنامه رسمی شماره 59586 - 22/1/71 و سند رسمی انتقال شماره 64761 - 17/2/71 بوده وارد و موجه نیست زیرا همانطور که در دانامه تجدیدنظر خواسته استدلال شده مصداق ماده 64 قانون ثبت که جهت ثبت سند حضور دو نفر شاهد و یک نفر معتمد دیگر را ضروری دانسته ناظر به موردی است که متعاملین یا یکی از آنان کور ( اعم از باسواد یا بیسواد ) و یا در صورت کر و گنگ بودن فقط بیسواد باشند و به عبارت دیگر کر و گنگ با سواد از شمول ماده مذکور خارج خواهند بود و در خصوص مورد چون تجدیدنظر خواه (خواهان بدوی) کور نبوده و داشتن ضعف بینائی که از طرف وکیل وی در مرحله بدوی ادعا شده به فرض صحت و مصداق کوری نخواهد بود و علی الا صول کور به شخصی اطلاق می شود که از قوه بینائی بطور کامل محروم باشد و همچنین با توجه به مدرک استخدامی تجدید نظر خواه که در پرونده بدوی مضبوط است نامبرده دارای تحصیلات تا حد ششم ابتدائی بوده و نتیجتا قادر به خواندن و نوشتن بوده است و بفرض کرو گنک بوده چون شخص بیسوادی نبوده لذا از شمول اشخاص مقید در ماده 64 قانون ثبت خارج بوده و به این اعتبار حضور دو نفر شاهد یکنفر معتمد دیگر برای ثبت وکالتنامه مورد بحث لزوم قانونی نداشته تا عدم حضور آنان موجب بی اعتباری وکالتنامه مذکور و مآلا سند رسمی انتقال تنظیمی باشد و از طرف دیگر چون از جمله حدود اختیارات وکیل (تجدید نظرخوانده فعلی) به شرح مقید در وکالتنامه تنظیمی انتقال مورد وکالت به هر کس داد شخص خود و به هر مبلغ و اسقاط بوده لذا انتقال پلاک مورد وکالت از طرف وکیل موقوم به شخص خودش به مبلغی مقید در سند رسمی انتقال با اسقاط کافه خیارات خصوصا خیار فبن فاقد اشکال قانونی بوده و از آنجائیکه در سند رسمی انتقال کافه خیارات خصوصا خیار غبن از طرفین سلب و ساقط شده لذا ادعای غبن تجدید نظرخواه در معامله انجام شده قابلیت توجه و ترتیب اثر را نداشته و از این حیث معامله انجام شده قابلیت فسخ و بی اعتباری را نخواهد داشت مضافا به اینکه عدم استرداد ثمن معامله ا زطرف وکیل موکل مقوله دیگری بوده که به فرض صحت، ارتباطی به معامله انجام شده و اعتبار آن نداشته و موکل (تجدید نظر خواه فعلی) در صورتی که مدعی حقی در خصوص مجرد باشد می تواند بطریق قانونی در مقام استیفاء آن برآید بنا به مراتب چون دادنامه تجدیدنظر خواسته در این قسمت با توجه به جامع اوراق پرونده و رسیدگی های معموله و استدلال منعکس درحکم صحیحا اصدار یافته و خالی از ایراد و اشکال موثر می باشد لذا دادگاه ضمن رد اعتراض تجدیدنظر خواه دادنامه تجدیدنظر خواسته را در این قسمت تائید و استوار می نماید.%
ثانیا اعتراض و تجدیدنظر خواهی آقای نوراله ... نسبت به قسمت اخیر دادنامه تجدیدنظر خواسته که متضمن محکومیت به خلع ید از پلاک متنازع فیه بوده وارد و موجه است زیرا به دلالت محتویات پرونده دادخواست تقابل خوانده بدوی (تجدید نظر خوانده فعلی) که به موجب خلع ید از پلاک مورد دعوی و تسلیم آن تقاضا شد بلحاظ عدم رفع نقص درفرجه قانونی با صدور قرار، رد دادخواست شماره 368 - 5/9/74 صادره از دفتر شعبه اول دادگاه عمومی قم مختومه گردیده و محتویات پرونده امر نیز حکایتی از اعتراض خواهان تقابل نسبت به قرار مذکور و فسخ آن در دادگاه ذیربط ندارد لذا با قطعیت قرار، رد دادخواست صادره و منتفی بودن دعوی تقابل مطروحه دیگر دعوائی از ناحیه خوانده مطرح رسیدگی نبوده تا رسیدگی و صدور رای در خصوص آن توجیه قانونی داشته باشد و چون شروع به رسیدگی به هر دعوائی درمحاکم قضائی و صدور رای در خصوص آن با توجه به ماده 70 قانون آئین دادرسی مدنی مستلزم تقدیم دادخواست بوده و در خصوص دوی خلع ید از پلاک متنازع فیه دادخواستی مطروحه نبوده تا دادگاه بدوی قانونا ملزم به رسیدگی به آن و صدور رای باشد بنابراین و بلحاظ مذکور صدور حکم به محکومیت تجدیدنظر خواه به خلع ید از پلاک مورد دعوی با موازین قانونی انطباق نداشته و مخدوش می باشد لذا دادگاه دادنامه تجدیدنظر خواسته را در این قسمت فسخ می نماید و چون در مرحله بدوی در ارتباط با خلع ید از پلاک مورد اختلاف دعوائی اقامه نگردیده لذا این دادگاه در خصوص مورد مواجه با تکلیفی نبوده و فارغ از هر گونه اظهارنظر می باشد. رای صادره قطعی است .
رئیس شعبه 14 دادگاه تجدیدنظر استان تهران - قاسم چنگیزی
نوع :
2
شماره انتشار :
880
تاریخ تصویب :
1374/07/09
تاریخ ابلاغ :
دستگاه اجرایی :
موضوع :