تاریخ رسیدگی : 23/5/74 کلاسه پرونده : 74/205/207
شماره دادنامه : 330- 23/5/74
مرجع رسیدگی : شعبه 205 دادگاه عمومی تهران
موضوع : واخواهی
واخواه : آقای رحمان… با وکالت آقای ولیاله… بنشانی…
دادگاه پس از استماع دفاعیات متهم ختم دادرسی را اعلام و بشرح زیر مبادرت به انشا رای مینماید :
رای دادگاه
درخصوص واخواهی آقای رحمان… فرزند محمدعلی از دادنامه شماره 414 مورخ 17/7/70 این شعبه به طرفیت دفتر حقوقی ریاست جمهوری و وزارت مسکن و شهرسازی از توجه به مجموع محتویات پرونده و نظریه هیئت کارشناسی اینگونه استنباط میگردد که آقای… فرزند حسین باستناد یک فقره سند رسمی تنظیمی در دفترخانه شماره 319 که مفاد آن حکایت از صلح کلیه حقوق و اختیارات آقای رحمان… بوی دارد به طرح دادخواستی بمبلغ یک میلیارد دلار در دیوان داوری لاهه که بعد از پیروزی انقلاب و در اجرای بیانیه الجزایر جهت حل اختلافات مالی ایران و آمریکا تعیین گردیده است اقدام مینماید متعاقب طرح دادخواست فوق توسط دفتر حقوقی ریاست جمهوری و وزارت مسکن و شهرسازی شکوائیهای به دادسرای عمومی تهران تقدیم که تعقیب کیفری آقایان 1- شبستری 2- گلشنی به لحاظ جعل سند مذکور درخواست میگردد که در این راستا هیئتی متشکل از کارشناسان جعل جهت رسیدگی به اصالت سند تعیین و نهایتا به شرح مضبوط در پرونده متفقا سند ابرازی را فاقد اصالت و جعلی اعلام مینمایند از طرف دیگر با ملاحظه اوراق و مستندات هیئت کارشناسان و قرائن و امارات موجود در پرونده محرز میباشد که سند صلح مذکور بعد از تاریخ امضا بیانیه الجزایر به تاریخ مقدم جعل شده تا متصالح که مدعی تابعیت آمریکا میباشد به تصور خود بتواند به جای مصالح که تبعه ایران بوده علیه ایران طرح دادخواست نماید که از مجموع اقدامات فوق سو نیت متهم محرز و نهایتا ایرادات وی و آقای وکیل به شرح صورتجلسه دادگاه فاقد بینه و ادله قانونی میباشد چرا که استناد به پاسخ اداره تشخیص هویت و پلیس بینالملل به شماره 229-7/60/3 مورخ 13/6/72 که با استفاده از عبارت «بنظر نمیرسد» اصالت امضا متهم را مورد تردید و خدشه قرار دادهاند نظر باینکه متفاوت بودن دو امضا دلیل قاطع عدم صدور آن از یک طرف نمیتواند باشد لذا به دادگاه ثابت نیست که امضا ذیل سند مزبور جعل بوده و مسلما توسط آقای شبستری صادر نشده است و وانگهی با ملاحظه اقداماتی که از ناحیه متهم جهت صحیح جلوه دادن سند مذکور از قبیل شرکت در جلسه دیوان لاهه و تائید و دفاع از اصالت سند و حتی تشویق و ترغیب آقای گلشنی که با وی دارای قرابت نسبی میباشد به طرح دادخواست فوق و توضیحاتی که آقای احمد… ( صفحه 124 و 132 ) که در جلسه دیوان لاهه بعنوان شاهد و مطلع و در زمان تنظیم سند مسئولیت دفترخانه 319 را عهدهدار بوده است همگی موید مشارکت وی در جعل سند فوقالتوصیف میباشد و هرچند که آقای وکیل طی دو لایحه جداگانه در رد اتهام از موکل خود مطالبی را ابراز نمودند لیکن هیچ یک موثر در مقام نبوده و از موجبات فسخ دادنامه معترضعنه نمیباشد علیهذا دادگاه واخواهی مشارالیه را غیر وارد تشخیص و صرفنظر از انصراف شاکی پرونده دادنامه مورخ 17/7/70 را تائید و استوار مینماید. رای صادره حضوری و 20 روز پس از ابلاغ قابل تجدید نظر در دادگاه استان میباشد.
رئیس شعبه 205 دادگاه عمومی تهران
تشکری
بتاریخ : 11/11/74 کلاسه پرونده : 45/74/981ت شماره دادنامه : 1384
مرجع رسیدگی شعبه چهارم دادگاه تجدید نظر دادگستری استان تهران
هیئت شعبه : آقایان سید حسین جعفری ( رئیس ) عباس عباسنژاد، سیدجعفر صابر ( مستشاران )
تجدید نظرخواه : آقای مهندس رحمان… با وکالت آقای ولیاله… تهران…
تجدید نظرخوانده : دفتر حقوقی ریاست جمهوری وزارت مسکن و شهرسازی تهران…
تجدید نظر خواسته : تجدید نظرخواهی نسبت به دادنامه شماره 230- 23/5/74 صادره از شعبه 205 دادگاه عمومی تهران
گردشکار : پس از وصول درخواست تجدید نظرخواه به دفتر کل محاکم تجدید نظر دادگستری استان تهران و ارجاع به این شعبه و ثبت آن بکلاسه بالا و انجام امور دفتری و رسیدگی و اقدامات ضروری اینک جلسه دادگاه بتصدی امضاکنندگان ذیل تشکیل است با بررسی اوراق محتویات پرونده ختم دادرسی را اعلام و بشرح زیر مبادرت بصدور رای مینماید.
رای دادگاه
خلاصه جریان پرونده : براساس پرونده کلاسه 62/522 شعبه 35 بازپرسی دادسرای عمومی تهران آقایان رحمان… و ابراهیم… باتهام تبانی و مشارکت یکدیگر و با تزویر و با قصد تقلب نسبت به قانون و با نیت اضرار به غیر اقدام به ساختن صلحنامه شماره 35345 مورخ 24/5/2537 ( 1355 ) دفترخانه اسناد سمی شماره 319 تهران نموده در سند صلح مجعول آقای رحمان… مصالح و آقای ابراهیم… متصالح بوده و نهایتا نامبرده اخیر با علم به مجعول بودن سند صلح مذکور باستناد آن علیه دولت جمهوری اسلامی ایران در دیوان داوری دعاوی ایران - ایالت متحده دعوی مطالبه خسارات بخواسته بیش از یک میلیارد دلار امریکا اقامه کرده که تحت کلاسه 812 در شعبه سوم دیوان مزبور تحت رسیدگی قرار گرفته است آقای بازپرس شعبه 35 دادسرای عمومی سابق تهران پس از یک سلسله رسیدگی طولانی و کسب عقاید هیئت کارشناسان و عزیمت به کشور هلند و ملاحظه اصول اسناد ابرازی در پرونده فوق و جمعآوری دلایل در تاریخ 15/5/1369 قرار مجرمیت نامبردگان را صادر نموده است متعاقبا آقای معاون دادسرای مزبور با صدور کیفرخواست مورخ 4/6/1369و براساس دلایل دهگانه منعکس در آن و باستناد مواد 26 و 28 قانون مجازات اسلامی ( تعزیرات ) و رعایت مادتین 20 و 25 قانون راجع به مجازات اسلامی درخصوص مشارکت و تعدد تقاضای رسیدگی و صدور حکم به مجازات نامبردگان را از دادگاه کیفری تهران درخواست مینماید نظر باینکه هر دو متهم در جریان رسیدگی به پرونده در شعبه 35 بازپرسی تهران و صدور کیفرخواست متواری و از نشانی آنها اطلاعی نبوده در نتیجه پرونده بدون اخذ تامین ایشان در شعبه 145 دادگاه کیفری یک تهران مطرح میشود و دادگاه مرجوعالیه براساس دادنامه شماره 414 مورخ 17/7/1370 هریک از متهمان را به تحمل سه سال حبس تعزیری و جبران خسارات وارده محکوم نموده است حکم غیابی بوده است پرونده به اجرای احکام کیفری دادسرای عمومی تهران ارسال میشود در تاریخ 6/4/1374 آقای رحمان… لایحهای در مقام واخواهی نسبت به حکم غیابی صادره به شعبه 205 دادگاه عمومی تهران جانشین شعبه 145 دادگاه کیفری یک تهران ارائه نموده و نسبت بدان اعتراض مینماید متعاقبات آقای ولیاله زمانی وکیل دادگستری بوکالت از مشارالیه وکالتنامه تقدیم و لایحهای ابراز نموده است که تحت شماره 62/205 مورخ 10/4/1374 ثبت و وقت رسیدگی تعیین میگردد و دادگاه توضیحات نماینده دفتر خدمات حقوقی بینالمللی جمهوری اسلامی ایران و مدافعات واخواه و وکیل وی را استماع و با اخذ توضیح از کارشناسان سرانجام طبق دادنامه شماره 330 مورخ 23/5/1374 با رد اعتراض دادنامه واخواسته را تائید مینماید با ابلاغ رای آقای ولیاله زمانی وکیل محکومعلیه به شرح لایحه تجدید نظرخواهی و در مهلت قانونی نسبت به حکم اخیر صادره از شعبه 205 دادگاه عمومی تهران استدعای رسیدگی مجدد نموده و پرونده باین شعبه ارجاع شده است دادگاه در مقام رسیدگی از دفتر خدمات حقوقی بینالمللی جمهوری اسلامی ایران خواسته تا نسخهای از رای شعبه سوم دیوان داوری دعاوی ایران ایالات متحده آمریکا را ارسال دارند دفتر مزبور براساس نامه شماره 3597/200 مورخ 5/11/1374 رای مزبور را ارسال داشته است عنایتا بمراتب فوق و مجموع محتویات پرونده بدوی ایرادات و اعتراضات بعمل آمده توسط آقای وکیل تجدید نظرخواه به شرح لایحه اعتراضیه فاقد مبانی قضایی و قانونی بوده و در خورد امعاننظر نیست و مطابقت عنوان شده از سوی نامبرده موجبات نقض دادنامه معترضعنه را ایجاب و فراهم میسازد بنابراین اعتراضات مردود اعلام میشود و نظر به اینکه طبق حکم شماره 3-812 - 546 شعبه سوم دیوان داوری ایران و ایالات متحده که نسخهای از آن پیوست پرونده امر است نمایندگان دولت جمهوری اسلامی ایران با حضور در جلسات دیوان داوری و با ارائه لوایح متعدده مدعی جعل سند صلح فوقالاشعار توسط تجدید نظرخواه و آقای ابراهیم… بودهاند و نظر باینکه آقای رحمان… تجدید نظرخواه طبق گردشکار تنظیمی و صورت مجالس تنظیمی در جلسات متعدد دیوان داوری به تنظیم سند رسیمی صلح و امضا ذیل آن اقرار نموده است و بالاخص در صفحه 31 حکم دیوان در قسمت «ج» شهادتنامههای خواهان ( آقای ابراهیم… ) و آقای گلزار و در بند 76 چنین مرقوم گردیده ( عینا نقل میگردد ) خواهان در تائید اصالت صلحنامه به اشعاری از شهادتنامههای خود چند شهادتنامه دیگر که به امضای آقای گلزار رسیدهاند استناد میکند هدف این شهادتنامهها که با شهادت شفاهی مزبور در جلسه استماع تکمیل شدند توضیح درباره چگونگی بوجود آمدن صلحنامه است اولین شهادتنامههای خواهان و آقای گلزار در تاریخ 29 دیماه 1360 ( 19 ژانویه 1982 ) به عنوان ضمایم دادخواست به ثبت رسیده دو شهادتنامه دیگر از همین اشخاص حاوی اصلاحاتی بر شهادتنامههای اولیه در تاریخ 13 مهرماه 1361 ( پنجم اکتبر 1982 ) به همراه دادخواست اصلاحی به ثبت رسید این شهادتنامههای اخیر نیز بار دیگر در تاریخ هشتم فروردین ماه 1362 ( 28 مارس 1983 ) اصلاح شدند علاوه بر این و خواهان و آقای گلزار در تاریخ هفتم فروردین ماه 1370 ( 27 ماس 1991 ) دو شهادتنامه نهایی به دیوان تسلیم نمودند که حسب ادعای اصالت صلحنامه را تائید میکند بنابراین و با عنایت باینکه رای دیوان داوری یک سند رسمی مسلم و دارای اعتبار و ارزش قضایی و قانونی است و آقای رحمان… به دفعات متعدد در جلسات دیوان تنظیم سند رسمی صلح را از جانب خود پذیرفته و اصالت آنرا تائید نموده است بنابراین ادعای امروزین وی بر اینکه دخالتی در تنظیم آن نداشته و دیگران امضای وی را جعل کردهاند بالقرار بدون چون و چرا و قاطع مشارالیه تناقض آشکار دارد در بند 78 رای دیوان داوری چنین مرقوم گردیده خواهان و آقای گلزار قبل از تسلیم نسخهای از صلحنامه به دیوان اظهار داشتند که معامله در سال 1979 صورت گرفته بوده است آقای گلزار در اولین شهادتنامهای که در تاریخ 29 دیماه 1360 ( 19 ژانویه 1982 ) به ثبت رسانده مشخصا اشاره کرده که انتقال سهام وی در شرکت نوسازی به خواهان در بهار 1979 صورت گرفت و خواهان در شهادتنامهای که در همان تاریخ ثبت نموده تاریخ معامله را اوایل سال 1979 ذکر کرده آقای تجدید نظر در بند 84 حکم دیوان داوری و تحت عنوان انگیزه انتقال در شهادتنامه خود مفصلا به اوضاع دیوان در اوایل مه 1979 و سه ماه قبل از آن وضعیت خود ناشی از انقلاب اشاره کرده و در بند 85 همان رای چنین نتیجهگیری کرده که در اوایل مه 1979 روشن که وی دیگر قادر به اقدامی برای سرپرستی یا نظارت بر امور شرکت نوسازی و سایر شرکتها نبوده در همان شهادتنامه نامبرده اظهار داشت که سهام سرمایهای خود را از شرکت نوسازی و سایر شرکتها به خواهان منتقل کرده با این اعتقاد و امید که بتواند در آن اوضاع وخیم امور آن شرکتها را بهتر اداره کند ( منظور از خواهان 1360 ( 19 ژانویه 1982 ) به ثبت رسانده دلایل مشابهی برای انتقال اقامه نموده ( آقای گلزار ) سهام سرمایهای خود را در شرکت نوسازی و علایق خود را در سایر شرکتها به من منتقل نموده زیرا معتقد بود که پس از روی کارآمدن دولت موقت در 22 بهمن ماه 1357 ( 11 فوریه 1979 ) من بهتر قادر به اداره امور آن شرکتها خواهم بود در هفتههای بعد از 22 بهمن ماه 1357 ( 11 فوریه 1979 ) امنیت جانی آقای گلزار و خانوادهاش و همچنین امنیت شرکتهای وی سخت در معرض خطر بوده ایشان طبق مندرجات رای دیوان و پس از طرح دعوی و ابراز شهادتنامه تاریخ تنظیم سند صلح را از سال 1979 به ماه اوت 1978 میلادی که همان مرداد ماه 1357 تغییر دادهاند. نهایتا تمام بندها و مستندات دیوان داوری دعاوی ایران و آمریکا دلالت بر این دارد که در کلیه جلسات دیوان داوری یادشده آقای گلزار به کرات به تنظیم سند صلح و صحت و اصالت آن اصرار و اقرار داشته است نهایتا دیوان داوری ادله ابرازی خواهان را برای اثبات اصالت ظاهری صلحنامه کافی ندانسته و در نتیجه ادعای آقای ابراهیم رحمان گلشنی به علت فقد دلیل مالکیت رد میشود و نامبرده به پرداخت مبلغ پنجاه هزار دلار آمریکا به دولت جمهوری اسلامی ایران محکوم میگردد حکم در شهر لاهه و در تاریخ 11/12/1371 مطابق با دوم مارس 1993 صارد شده است بنا علیهذا از نظر این دادگاه دخالت و مباشرت آقای رحمان… در تنظیم سند صلح مجعول ثابت و محرز است و در نتیجه عنایتا بمراتب فوق و باستناد بند 2 ماده 22 قانون تشکیل دادگاههای عمومی و انقلاب حکم بر تائید و استواری دادنامه تجدید نظرخواسته صادر و اعلام میدارد رای دادگاه قطعی است .
رئیس شعبه چهارم دادگاه تجدید نظر استان تهران - سیدحسین جعفری
مستشاران دادگاه - عباس عباسنژاد - سیدجعفر صابر
نوع :
2
شماره انتشار :
330
تاریخ تصویب :
1374/05/23
تاریخ ابلاغ :
دستگاه اجرایی :
موضوع :