شماره دادنامه : 1259 تاریخ : 30/8/75 پرونده کلاسه : 75/882 - 1357
مرجع رسیدگی شعبه 7 دادگاه تجدید نظر استان تهران
هیات قضات رسیدگی کننده : عبائی ( رئیس ) علمخانی - رفیعزاده ( مستشاران )
تجدید نظرخوانده : آقای محبوب… زندان رجائی شهر با وکالت آقای احمد… بنشانی تهران…
خواسته : تجدید نظر از دادنامه شماره 1388 - 18/8/74 صادره از شعبه 12 دادگاه عمومی کرج
گردشکار : بتاریخ 22/8/75 در وقت فوقالعاده شعبه هفتم دادگاه تجدید نظر استان تهران با شرکت امضا کننده زیر تشکیل است پرونده کلاسه 75/7/882 تحت نظر است با بررسی مجموع اوراق پرونده دادگاه پس از تبادل نظر ختم رسیدگی را اعلام و بشرح زیر مبادرت به انشا رای مینماید :
خلاصه جریان پرونده : به حکایت محتویات پرونده پیوست مینا… فرزند احمد با داشتن شوهر ( مرحوم فرامرز زندی ) و دو فرزند خردسال بنامهای آرش 9 ساله و ثانیا 7 ساله اقدام به ایجاد رابطه نامشروع با شخصی بنام محبوب… معروف به سعید مینماید و پس از آنکه چندین سال با وی ارتباط نامشروع داشته و نسبت بیکدیگر اظهار عشق و علاقه میکردند سرانجام تصمیم میگیرند با یکدیگر ازدواج کنند اما چون فرامرز زندی ( شوهر بانو مینا… ) مانع بزرگ این وصلت شوم بود بانو مینا… مسئله طلاق را با شوهرش مطرح میکند و از او میخواهد وی را طلاق دهد و حضانت بچهها نیز با خود وی باشد فرامرز زندی با جدائی خود و همسرش موافقت میکند اما راضی نمیشود بچهها را به همسرش واگذار نماید بهمین جهت مسئله طلاق منتفی میشود و تماسهای مکرر مینا… و محبوب… کماکان ادامه مییابد بطوریکه همسایگان نیز از رفت و آمدهای مشکوک سعید به داخل کوچه و ارتباط وی با مینا مطلع میشوند و فرامرز… نیز به این ارتباط و تماسهای شیطانی کم و بیش پی میبرد سعید و مینا که فرامرز را مانع وصل و وصالت خود میدیدند در جهت رفع این مانع کمر میبندند و سرانجام نقشه قتل وی را میکشند مینا… کلید منزل خود را به سعید میدهد و در شب 11/12/71 که شب نهم ماه مبارک رمضان بود مینا… به شوهرش پیشنهاد میکند به مهمانی بروند و بعد از ظهر همانروز سعید را در نزدیکی پاساژی در حوالی منزلشان میبیند و به او میگوید که امشب وقت مناسبی است سعید با طرح نقشه قبلی و با داشتن کلید منزل مقتول باتفاق یکی از دوستانش بنام فقیرحسین… معروف به فرید فرزند بهادر شبانه وارد منزل مرحوم زندی شده و با شل کردن لامپ اطاق خواب در کمین مینشینند و بمحض ورود به منزل بانو مینا برای آوردن لباس دخترش به اطاق خواب میرود و به شوهرش میگوید لامپ روشن نمیشود و بدین ترتیب او را به اطاق خواب میکشاند و دو نفر مهاجم نابکار که در کمین نشسته بودند به سمت مرحوم زندی هجوم آورده وی را به روی زمین میغلتانند و با ایجاد سر و صدای ناشی از درگیری فریاد شیون و زاری فرزندان مقتول بلند میشود و محبوب… برای ساکت کردن بچه به بیرون از اطاق خواب میآید و بانو مینا و فرزندان وی را در اطاق پذیرائی نگه میدارد و فرید… با ضربات متعدد چاقو مرحوم فرامرز… را از پا درمیآورد و جسد غرقه بخون وی را در اطاق خواب رها کرده و آلت قتاله را نیز در کنار جسد میاندازد و هر دو مجرم پا به فرار میگذارند و بانو مینا … با داد و فریادهای ساختگی و فریبکارانه مردم را به کمک میطلبد و بعضی آشنایان نیز تلفن میکند اما بازپرس محترم رسیدگی کننده با پشتکار قابل تحسین در همان ساعات اولیه دستگیری بانو مینا… راز این قتل غمانگیز و جانگداز را کشف میکند و متعاقب آن محبوب… دستگیر میشود و او نیز ناچار به اقرار و اعتراف میشود اما فقیرحسین… معروف به فرید به علت تعلل محبوب… از گفتن حقایق در ساعات اولیه دستگیری و جوابهای ضد و نقیض به سوالات عضو محقق موفق به فرار میشود و تاکنون اقدامات مراجع انتظامی در مورد دستگیری وی به نتیجه نرسیده و پرونده در مورد وی کماکان مفتوح است پس از رسیدگیهای مقدماتی سرانجام پرونده در شعبه 16 دادگاه کیفری یک کرج مطرح میشود و بموجب دادنامه شماره 73/127 مورخ 18/2/73 به استناد ماده 101 قانون تعزیرات و مواد 42 و 47 و بند الف ماده 206 و مواد 207 و 257 و 266 قانون مجازات اسلامی رای به محکومیت محبوب… معروف به سعید بتحمل 99 ضربه شلاق و قصاص نفس و در مورد مینا … بمحکومیت وی بتحمل 99 ضربه شلاق و 15 سال حبس صادر و اعلام میشود رای صادره مورد اعتراض وکالی محوب محبوب… و مینا… قرار گرفته و دادنامه تجدید نظرخواسته در شعبه 20 دیوان عالی کشور نقض و رسیدگی مجدد به شعبه هم عرض ارجاع میشود پرونده از اعاده به دادگستری کرج به شعبه 12 دادگاه عمومی ارجاع شده و پس از رسیدگیهای لازم سرانجام بموجب دادنامه شماره 1388 مورخ 17/8/74 محبوب… باتهام معاونت در قتل عمد باستناد تبصره ذیل ماده 208 قانون مجازات اسلامی بتحمل 5 سال حبس با احتساب ایام بازداشت قبلی و باستناد ماده 19 قانون مذکور بعنوان و تتمیم تعزیر به اقامت در بندرلنگه بمدت 5 سال محکوم شده خانم کبری… ( جده مادری صغار که بموجب قیم نامه شماره 73/329 سرپرستی مورخ 17/5/73 ( برگ 379 پرونده ) بسمت قیم فرزندان صغیر مرحوم فرامرز… انتخاب شده و همچنین خانم روحانگیز… خواهر مقتول و ناظر قیمومت صغار نسبت به رای صادره اعتراض کرده و اعلام نمودهاند عمل ارتکابی محبوب… با قسمت ذیل ماده 207 قانون مجازات اسلامی منطبق است نه با تبصره ذیل ماده 208 پرونده جهت رسیدگی به اعتراض شکاه خصوصی ( قیم و ناظر قیمومت ) به دیوان عالی کشور ارسال و شعبه 20 دیوانعالی کشور ارجاع شده و دادیار محترم دیوانعالی کشور با استفاده از تبصره ماده 42 قانون تشکیل دادگاههای کیفری یک و دو شعب دیوانعالی کشور تقاضای نقض حکم موصوف را نموده و هیئت شعبه 20 بموجب دادنامه شماره 1275/20 مورخ 3/11/74 اجمالا چنین رای داده که حکم تجدید نظرخواسته مبنی بر تشخیص و رای وحدت رویه شماره 600 مورخ 4/7/74 میباشد و لذا تجدید نظرخواهی شکاه قابل طرح در آن مرجع نیست و لذا به دادگستری کرج اعاده شده نظریه ریاست محترم دادگستری کرج طی مشروحه مورخ 30/2/75 حاکی است که علیرغم استنباط شعبه 20 دیوانعالی کشور اولا محبوب… از حیث مشارکت در قتل عمدی تبرئه شده و عمل وی را معاونت در قتل عمدی دانستهاند و اینکه دیوانعالی کشور معتقد است مورد از مصادیق تبرئه کلی نیست استنباط درست نیست زیرا رای وحدت رویه شماره 600 مورخ 4/7/74 عنوان حکم برائت را بطور مطلق بیان داشته و به کلی و جزئی اشاره نفرمودهاند ثانیا دادنامه صادره از شعبه 12 دادگاه عمومی کرج از جهت دیگر مخدوش است زیرا بفرض که عمل متهم معاونت در قتل عمدی باشد اعمال مجازات بایستی براساس ماده 207 صورت میگرفت نه تبصره ذیل ماده 208 قانون مجازات اسلامی بنابراین مستندا بماده 18 قانون تشکیل دادگاههای عمومی و انقلاب و تبصره ذیل ماده 12 همان قانون و بلحاظ اینکه قتل عمدی واجد جنبه عمومی نیز میباشد تقاضای نقض دادنامه شماره 1388 مورخ 18/8/74 صادره از شعبه 12 دادگاه عمومی کرج را نموده و پس از جری تشریفات قانون پرونده بدفتر کل دادگاههای تجدید نظر استان تهران ارسال و به این شعبه ارجاع گردیده اینک با بررسی مجموع محتویات پرونده دادگاه ختم رسیدگی را اعلام و پس از مشاوره بشرح آتی مبادرت به انشا رای مینماید.
رای دادگاه
اعتراض خانم کبری… قیم صغار مرحوم فرامرز… ویراد خانم روحانگیز… ناظر قیمومت صغار نسبت به دادنامه شماره 1388 مورخ 18/8/74 صادره از شعبه 12 دادگاه عمومی کرج نتیجتا وارد است ایرادی هم که ریاست محترم دادگستری کرج باستناد ماده 18 قانون تشکیل دادگاههای عمومی و انقلاب بر دادنامه صادره وارد ساخته منطبق با موازین قانونی و صحیح میباشد زیرا ماده استنادی دادگاه محترم بدوی یعنی تبصره ذیل ماده 208 قانون مجازات اسلامی زمانی کاربرد دارد که در واقعه قتل عمدی یا شاکی در بین نباشد و با شاکی داشته ولی از قصاص گذشت کرده باشد در حالیکه در پرونده مربوط به قتل عمدی مرحوم فرامرز… هم شاکی وجود دارد که همان قیم است و بلحاظ حفظ و رعایت غبطه و مصلحت صغار مرحوم فرامرز… اعلام شکایت نموده و هم این شاکی مصرانه تقاضای قصای نفس متهمین و تعیین اشد مجازات را نموده است دو فرزند خردسال مقتول نیز که شاهد و ناظر قتل پدرشان آنهم به فجیعترین وضع ممکن بودهاند اصلیترین شاکی محسوب میشوند که بهر نحو ممکن باید حقوق شرعی و قانونی آنها حفظ شود و استنباط دادگاه محترم صادر کننده حکم بدوی دایر به تطبیق دادن عمل ارتکابی محبوب… با تبصره ذیل ماده 208 قانون مجازات اسلامی مبنی بر اشتباه است و در قضیه مانحنفیه از آن ماده خروج موضوعی دارد و از نظر این دادگاه عمل مجرمانه محبوب… منطبق با ماده 207 قانون مجازات اسلامی لذا دادگاه با تصحیح عنصر قانونی جرم از تبصره ذیل ماده 208 بماده 207 قانون مجازات اسلامی مجازات 5 سال حبس محبوب… را که در دادنامه تجدید نظرخواسته به آن اشاره شده نقض و وی را باتهام معاونت در قتل عمدی مرحوم فرامرز… مستندا بماده 207 قانون مجازات اسلامی بتحمل پانزده سال حبس محکوم مینماید با این توضیح که رای صادره از نظر این دادگاه تشدید مجازات قبلی تلقی نمیشود بلکه تصحیح حکم قبلی است و لذا انطباقی با تبصره 2 ذیل بند 4 ماده 22 قانون تشکیل دادگاههای عمومی و انقلاب ندارد به عبارت دیگر این دادگاه عنصر قانونی جرم ارتکابی را تصحیح کرده و لذا همان مجازاتی مورد حکم واقع شده که در ماده 207 قانون مجازات اسلامی به آن اشاره شده است ضمنا 99 ضربه شلاق بابت داشتن رابطه نامشروع با مینا… و 5 سال اقامت اجباری در بندرلنگه که بعنوان تتمیم حکم تعزیری درباره محبوب… در دادنامه تجدید نظرخواسته مورد حکم قرار گرفته بلحاظ اینکه ایراد و اعتراض موجهی نسبت به آن بعمل نیامده و حکم صادره در این دو قسمت منطبق با موازین قانونی اصدار یافته و خللی بر آن وارد نیست عینا تائید و استوار میشود و قابلیت اجرا دارد این رای باستناد ماده 20 قانون تشکیل دادگاههای عمومی و انقلاب قطعی و لازمالاجرا است .
رئیس شعبه 7 دادگاه تجدید نظر استان تهران - عبائی
مستشاران دادگاه - علمخانی ، رفیعزاده
نوع :
2
شماره انتشار :
1259
تاریخ تصویب :
1375/08/30
تاریخ ابلاغ :
دستگاه اجرایی :
موضوع :