شماره197ـ23 10/9/1386
جناب آقای امیرحسین پورسینا
ریاست محترم هیات مدیره و مدیرعامل روزنامه رسمی کشور
با درود فراوان
نظر به اینکه احوال شخصیه ویژه جامعه زرتشتیان ایران برابر اصل سیزدهم قانون اساسی بازنگری شده و مورد تایید انجمن موبدان تهران (مرجع دینی زرتشتیان) و انجمنها و نهادهای زرتشتی سراسر کشور در همایش تاریخ 27/2/1386 قرار گرفتهاست و از آن تاریخ لازمالاجرا است، ضمن ارسال متن این آییننامه که تغییرات پیشنهادی اداره حقوقی قوهقضائیه نیز برابر نامه شماره 5734/7 به تاریخ 28/8/1386 در آن صورت گرفته، شایسته است گزارش آن را در روزنامه رسمی کشور برای اطلاع عموم درج فرمایید.
شماره 5734/7 28/8/1386
ریاست محترم هیأت مدیره و مدیریت عامل روزنامه رسمی کشور
بازگشت به استعلام شماره 2392/9 مورخ 21/5/1386 منضم به یک نسخه از آییننامه احوال شخصیه زرتشتیان ایران که پس از بررسی اولیه، نسخه دیگری از آن با اصلاحات مختصری در مواد 9و 15و 43و 54و 58و 67 طی نامه شماره 2106/40 مورخ 26/7/1386 به این اداره کل واصل و در کمیسیون مشورتی قوانین مدنی مورد بررسی و مطالعه و اظهارنظر قرار گرفت، نظریه مشورتی کمیسیون نامبرده به شرح ذیل اعلام میشود:
آییننامه احوال شخصیه زرتشتیان ایران مصوب بیست و هفتم اردیبهشت ماه یکهزار و سیصد و هشتاد و شش در چهارمین همایش سراسری نهادها و انجمنهای زرتشتی سراسری ایران با اصلاحات جزئی موضوعنامه شماره 2106/40 مورخ 26/7/1386 ریاست محترم انجمن زرتشتیان تهران مورد بررسی و مطالعه قرارگرفت و خلاف انتظامات عمومی بنظر نرسید.
معاون اداره کل امور حقوقی و اسناد و امور مترجمین قوهقضائیه ـ صدرالدین کیوانی
آئیننامه احوال شخصیه زرتشتیان ایران انجمن زرتشتیان تهران
1ـ خواستگاری
ماده1ـ از هر دختر یا زن زرتشتی، که شرط لازم برای زناشویی را داشتهباشد، میتوان خواستگاری کرد.
ماده2ـ رضایت طرفین در زمینه خواستگاری و نامزدی شرط کافی برای پیمان زناشویی نیست.
ماده3ـ وکالت دادن برای اجرای مراسم نامزدی و زناشویی در صورتی لازم است که حضور شخص موکل امکان نداشتهباشد.
2ـ نامزدی
ماده4ـ نامزدی را در زمانی میتوان اجرا کرد که دختر چهارده سال تمام و پسر شانزده سال تمام داشتهباشد.
ماده5 ـ پس از خواستگاری دختر یا زن و دریافت رضایت از او و والدینش میتوان او را به نامزدی اختیار کرد.
ماده6 ـ مراسم نامزدی عبارت است از دو حلقه که پسر و دختر بهدست یکدیگر میکنند و هدایایی که خانوادة آنها به هم میدهند.
ماده7ـ جایگاه نامزدی به مانند زناشویی نیست که پسر و دختر آزادی کامل در امر زناشویی داشتهباشند.
ماده8 ـ پس از فسخ نامزدی هر یک از نامزدها، میتوانند هدایایی را که خود یا والدین آنها به طرف دیگر داده، درخواست کنند و چنانچه هدایا موجود نباشد، قیمت زمان درخواست آنها دریافت خواهدشد.
ماده9ـ در صورت فسخ نامزدی خساراتی که از جهت اعتماد در انجام زناشویی وارد آمدهاست، با تایید کارشناس، قابل دریافت است.
ماده10ـ در موردی که قبل از اجرای مراسم زناشویی یکی از نامزدها از جهان درگذرد و از سوی نامزد دیگر و خانوادهاش هدایایی که به عنوان نامزدی دادهشدهاست میتواند درخواست شود، در صورتی که هدایا موجود نباشد قیمت زمان خرید هدایا دریافت خواهدشد مگر اینکه آن هدایا در سنت و آیینها استفادهشدهباشند.
ماده11ـ مدت گذشت زمان دعاوی ناشی از فسخ نامزدی از تاریخ وقوع فسخ دو سال است.
3ـ حقوق و تکالیف زناشویی و شرح داراییها
ماده12ـ پیش از آنکه دختر به سن شانزده سالگی و پسر به سن هیجده سالگی برسد اجرای مراسم زناشویی جایز نیست.
ماده13ـ پیش از پیوند زناشویی، گواهی پزشک برای سلامت عروس و داماد از بیماریهای تنی و روانی، واگیردار و آمیزشی، عدم اعتیاد به مواد مخدر و مشاوره ژنتیکی الزامی است.
ماده14ـ اجرای مراسم زناشویی به روش دین مزدیسنی (زرتشتی) و با اجرای مراسم گواهگیری (عقد) توسط موبد و با حضور دست کم هفت نفر از اعضای خانواده و افراد زرتشتی که کمتر از بیست و پنج سال نداشتهباشند انجام مییابد و با شنیدن پاسخ آری، و از روی خشنودی که عروس و داماد خواهندگفت، با ثبت در دفتر ازدواج زرتشتیان، پیوند زناشویی تکمیل خواهدشد.
ماده15ـ اجرای مراسم زناشویی مادامی که دختر و پسر در سن کمتر از بیست و یک سالگی باشند علاوه بر خواست طرفین رضایت والدین پسر و دختر را نیز لازم دارد، در صورتی که یکی از والدین درگذشتهباشد رضایت پدر و یا مادر زنده شرط خواهدبود و چنانچه از والدین هیچ یک زنده نباشند رضایت و اجازه جد و با نبودن آنها اجازه جده لازم است.
ماده16ـ برای هر مرد زرتشتی بیش از یک زن و برای هر زن زرتشتی بیش از یک شوهر جایز نیست مگر در صورتی که همسر او درگذشته باشد یا جدایی برابر این آییننامه روی دادهباشد.
ماده17ـ پس از آیین گواهگیری و پیوند زناشویی، روابط پس از ازدواج و حقوق و تکالیف زن و شوهر در برابر یکدیگر برقرار میگردد.
ماده18ـ برای احترام به زندگی مشترک و اینکه عروس و داماد پس از مراسم زناشویی، در همه بخشهای زندگی با یکدیگر شریک و همراه باشند، از این رو پس از تاریخ ثبت ازدواج ملزم به رعایت تبصرههای زیر میباشند.
تبصره یک: دارایی که پسر یا دختر پیش از ازدواج خود داشتهاند، متعلق به خودشان میباشد.
تبصره دو: دارایی که شوهر یا زن به صورت هدیه، جایزه، بخشش، ارث، وصیت و صلح به دست آوردهاند جزو دارایی شخصی آنها به شمار میرود.
تبصره سه: هرگونه بدهی که پیش از ازدواج هر یک از شوهر و زن داشتهباشند، مربوط به خود آنها است و در صورت توافق کتبی طرفین از دارایی مشترک پرداخت خواهدشد.
تبصره چهار: دارایی که شوهر و زن پس از ازدواج به تنهایی یا هر دو با کار و سرمایهگذاری به دست میآورند جزو اموال مشترک آنان خواهدبود.
ماده19ـ سرپرستی خانواده در طول زندگی با شوهر بوده ولی پس از درگذشت و یا محجور و ممنوع یا غایب مفقودالاثر شدنش با زن وی است.
4ـ موارد و موانع زناشویی
ماده20ـ زناشویی در میان خویشاوندان به شرح زیر ممنوع است:
الف: با پدر و اجداد و با مادر و جدات خود و همسر هر قدر بالا رود.
ب: با اولاد خود و همسر هر قدر پایین رود.
پ: با برادر و خواهر و اولاد آنان هر قدر پایین رود.
ت: با عموها و عمهها، خالوها و خالهها.
ث: فرزند خوانده با پدر و مادر خوانده و برادر و خواهر خوانده و اولاد خوانده خود و همسر هر قدر پایین رود.
5 ـ مهریه
ماده21ـ در آیین زرتشتی طلاق اختیاری نیست بنابراین در اجرای مراسم زناشویی مهریه تعیین و قید نمیشود.
6 ـ موارد امکان فسخ زناشویی یا طلاق
ماده22ـ هرگاه به هنگام اجرای مراسم زناشویی زن و یا شوهر دیوانه بوده یا اختلال حواس داشته در صورتی که همسر و خانوادهاش از جنون و اختلال حواس او آگاه نبودهاست بر طبق تقاضای طرف دیگر ازدواج قابل فسخ است ولی چنانچه پس از زناشویی و آمیزش، زن جنون و یا بیماری درمانناپذیری پیدا کند که توانایی انجام وظایف زناشویی را نداشته، مدت دو سال به طول انجامد و پزشکان قادر به درمان او نباشند شوهر به استناد گواهینامه پزشک قانونی و به شرط نگهداری و پرداخت هزینه زندگی زن خود مجاز به اختیار یک همسر دیگر خواهدبود و در صورت درگذشت شوهر، هر یک از دو همسر به شرح این آییننامه در بخش ارث، به طور مساوی، از تمام دارایی شوهر، بهرهمند خواهندشد.
تبصره ـ جنون (هر یک از زوجین) اگر بعد از مراسم ازدواج، حادث گردد و مدت دو سال، به طول انجامد و پزشکان قادر به درمانش نباشند، به استناد گواهی پزشک قانونی، از دلایل درخواست طلاق از جانب طرف دیگر خواهدبود.
ماده23ـ هرگاه پس از ازدواج مشخص شود که شوهر یا زن یا هر دو توانایی بچهدار شدن نداشته و با چاره جویی مدت حداقل سه سال درمان نشود و پزشک قانونی گواهی دهد که هر کدام درمانپذیر نیستند، زن یا شوهری که درمانپذیر است، میتواند درخواست طلاق کند و چنانچه زن توانایی بچهدار شدن نداشته باشد، شوهر با اخذ رضایت زن خود میتواند همسر دیگری اختیار کند.
ماده24ـ ابتلاء زن و یا شوهر، به هرگونه مواد مخدر با گواهی پزشک قانـونی، کـه به اساس زندگی خانوادگی آسیب وارد کند و ادامه زندگی برای طرف دیگر دشوار باشد، از دلایل طلاق برای همسر او میباشد.
ماده25ـ در صورتی که شوهری به شرط تمکین زن در مدت دو سال مخارج زندگی را به زن خود نپردازد، در پی درخواست زن، طلاق مجاز است.
ماده26ـ چنانچه اثبات شود که زن مرتکب زناشده شوهر میتواند او را طلاق دهد و همچنین اگر ثابت شود با زن دیگر زناکرده زن او میتواند درخواست طلاق نماید.
ماده27ـ هرگاه ثابت شود که شوهر نسبت به زن خود به گونهیی ستم و بیرحمی روا داشته که خطر جانی، مالی و شرافتی داشته و ادامه زندگی آنان پس از اندرزهای بزرگترها و رسیدگی شورای حل اختلاف انجمن زرتشتیان محل سکونت میسر نباشد زن میتواند تقاضای طلاق کند و از شوهر خود جداشود.
تبصره یک: در موردی که زن به کیفیت مذکور در ماده یادشده حداکثر دو سال جدایی اختیار کرده و در منزل دیگری اقامت کند شوهر وظیفهدارد نسبت به درآمد خود و در خور شخصیت و احتیاج واقعی زن، مخارج او را در منزل جداگانه پرداخت کند.
تبصره دو: هنگامیکه زن به کیفیت مذکور در ماده یادشده بخواهد تقاضای طلاق کند تا تکلیف او با رأی دادگاه تعیین نشدهاست با نظر دادگاه میتواند در زمانی که پرونده او در دادگاه مطرح است منزل جداگانه اختیار کند و مخارج زندگی خود را به شرح ماده27 تقاضا و اخذ کند.
تبصره سه: در مورد جدایی موقت زن به شرح ماده 27 و تبصره یک و دو باید مسکن او به رضایت طرفین اختیار شود و در صورت عدم توافق، تعیین آن با شورای حل اختلاف زرتشتیان محل سکونت و یا دادگاه خواهدبود.
ماده28ـ اگر زنی نافرمان باشد و رفتار او، بیم خطرجانی، مالی و شرافتی برای شوهر داشتهباشد که نتوان با اندرز یا رسیدگی شورای حل اختلاف زرتشتیان محل سکونت این پدیده را برطرف کرد بر حَسبِ درخواست شوهر طلاق پذیرفته میشود.
ماده29ـ در صورت نبودن توافق اخلاقی بین زن و شوهر، که زندگی آنها، غیرممکن و غیرقابل تحمل باشد و برحَسب درخواست طرفین، با نظر شورای حل اختلاف زرتشتیان محل سکونت آنان با تقاضای طلاق موافقت میشود.
ماده30ـ اگر مردی زرتشتی، زن غیرزرتشتی داشته یا پس از ازدواج با زن زرتشتی، زن غیرزرتشتی انتخاب کند و حقیقت را پنهان کردهباشد، همسر زرتشتی او بعد از اطلاع میتواند تقاضای طلاق کنـد، شوهر مکلـف است یک دوم از کل دارایی خـود را به همسر زرتشتی پرداخت و انتقال دهد. در صورت عدم آگاهی و عدم طلاق در طول زندگی زناشویی، پس از درگذشت شوهر نیز یک دوم از کل دارایی شوهر متوفی به همسر زرتشتی انتقال داده خواهدشد.
ماده31ـ هنگامی که زن یا شوهر از دین زرتشتی به آیین دیگری روی آورد موجبات طلاق بین آنها واقع شده و در این مورد طرفی که تَرکِ دین کرده وظیفهدارد در صورت طلاق یک دوم از کل دارایی خود را به طرف دیگر که در دین زرتشتی باقیماندهاست پرداخـت و انتقـال دهد و در این صورت سرپرسـتی و تربیت فرزندان نیـز به هزینه مرد به عهده طرفی است که در کیش زرتشتی باقی ماندهاست.
ماده32ـ هرگاه شوهر پنج سال پی در پی غیبت کند و خبری از زنده بودن او نرسد، به منزله غایب مفقودالاثر تلقی میشود و زن او میتواند درخواست طلاق کند.
ماده33ـ هرگاه یکی از طرفین به موجب رأی قطعی دادگاه به پنج سال حبس محکوم و حکم مجازات در حال اجرا باشد، طرف دیگر میتواند، تقاضای طلاق کند.
ماده34ـ هرگاه زن و شوهری به مدت 5 سال پیدرپی از یکدیگر جدا زندگی کنند، به درخواست هر یک از طرفین میتوانند تقاضای طلاق کنند.
ماده35ـ در موقع طلاق هرگونه کالا و هدایایی که از طرفین تا آن زمان به طرف دیگر دادهشدهاست متعلق به طرفی است که به او هدیه شدهاست.
ماده36ـ طرفی که مقصر در مواد 24و 25و 26و 27و 28و 30و 31و 33 شناخته شود از نصف دارایی به موجب تبصره4 ماده18 محروم خواهدشد و فقط اثاثیه، اموال و بقیه دارایی شخصی خود را دریافت میکنند.
ماده37ـ پس از صدور حکم طلاق از دادگاه، و پرداخت حقوق طرفین برابر آییننامه احوال شخصیه زرتشتیان، رویداد طلاق، (برابر مقررات ثبت احوال کل کشور)، در دفتر خانه ویژة زرتشتیان ثبت خواهدشد.
7ـ در مورد فرزندان و نگهداری آنها
ماده38ـ نگهداری فرزند، از حیث معاش و تربیت بر عهدة والدین است و در صورت درگذشت یکی از والدین بر عهدة آن دیگری که زنده است، خواهدبود.
ماده39ـ در طول محاکمه بین زن و شوهر، در مورد طلاق، نسبت به نگهداری فرزند کمتر از 18 سال و یا در رحم، دادگاه ترتیبی عادلانه مقرر خواهد کرد و نیز در زمان صدور حکم طلاق، نسبت به نگهداری فرزند یا فرزندان کمتر از 18سال تمام، دادگاه، با توجه به نظر شورای حل اختلاف زرتشتیان محل سکونت در مورد صلاحیت هر یک از والدین تصمیم منطقی اتخاذ خواهدکرد.
ماده40ـ به هنگام فوت پدر، در صورتی که فرزندی زیر 18سال داشتهباشد، مادامی که مادر زنده است و شوهر دیگری اختیار نکرده، نگهداری و پرورش فرزند به عهدة اوست در غیراین صورت جد پدری و چنانچه نباشد جد مادری و اگر از اجداد هیچ کدام نباشد با نظر شورای حل اختلاف زرتشتیان محل و رعایت مصلحت فرزند صغیر، دادگاه قیم را تعیین خواهدکرد.
ماده41ـ در مورد درگذشت فرزند خانواده در صورتی که از خود به اندازة کافی دارایی کافی نگذاشته باشد چنانچه پدر زنده باشد نگهداری نوه بر عهدة نامبرده خواهدبود و همچنین نسبت به همسر وی مادام که همسر اختیار نکرده است هرگاه پدر درگذشته باشد و سهمالارث فرزند درگذشته به اندازهای نباشد که معاش و پرورش فرزند درگذشته و نگهداری همسر او کند با رعایت شرح فوق بر عهده مادر و چنانچه مادر او بیسرمایه یا درگذشته باشد بر عهدة جد پدری است و در صورت درگذشت یا ناداری (عدم توانایی مالی) جد پدری بر عهده اولاد جد پدری است و نسبت به نگهداری همسر شخص درگذشته نیز اینچنین خواهدبود.
8ـ ولایت قهری و قیمومت
ماده42ـ فرزندان کمتر از 18سال، تحت ولایت قهری پدر و در صورت فوت و یا محجور و ممنوع یا غایب مفقودالاثر شدن او تحت ولایت قهری مادر است (در صورتی که پس از درگذشت پدر، همسرش ازدواج نکردهباشد و یا محجور و ممنوع نشدهباشد) و در صورت درگذشت هر دو یا درگذشت پدر و ازدواج بعدی مادر تحت ولایت قهری جد پدری خود میباشد در صورت نبودن ولی، قیم زرتشتی با نظر انجمن زرتشتیان محل سکونت صغار تعیین میشود و همچنین است نسبت به فرزند غیر رشید یا سفیه یا دیوانه.
ماده43ـ هر یک از پدر، مادر و اجداد به هنگام ولایت خود برای فرزند کمتر از 18 سال که تحت ولایت اوست میتوانند نمایندهای رسمی تعیین کند تا پس از درگذشت او چنانچه ولی قهری موجود نباشد وصی شود.
9ـ فرزند خواندگی و پُلگذاری
ماده44ـ تعیین فرزند خوانده که جایگزین فرزند حقیقی خواهدشد با رعایت مقررات زیر است:
الف ـ در موردی که زن و شوهری بی فرزند باشند میتوانند با موافقت یکدیگر، از جامعه زرتشتی کسی را به عنوان فرزند خود برگزینند.
ب ـ هر مرد و زن زرتشتی که بالای 40سال داشته باشد، میتواند از جامعه زرتشتی کسی را با موافقت انجمن زرتشتیان محل سکونت به عنوان فرزند خود برگزیند.
پ ـ هر کس فرزند خوانده اختیار کند آن فرزند خوانده وارث شخصی اوست و چنانچه ازدواج دیگری داشته باشد و فرزندی از او بوجود آید، فرزند خوانده نیز در ردیف یکی از فرزندان او خواهدبود و در حقوق و مقررات مانند یک فرزند حقیقی محسوب خواهدشد.
ت ـ پس از تعیین فرزند خوانده باید مراتب در دفتر انجمن زرتشتیان محل ثبت و به امضاء پدر خوانده و یا مادر خوانده و چهار تن گواه برسد و دفتر انجمن محل نیز باید گواهینامه مبنی بر هویت و شناسایی فرزند خوانده صادر و به فرزند خوانده دادهشود و مراتب باید در شناسنامه کسی که فرزند خوانده برگزیدهاست ثبت شود.
ماده45ـ در قسمت بند ب از ماده44 به هنگامی که زنِ بیوه یا شوهرِ بیوه، کسی را به فرزندی خود اختیار کند آن فرزند خوانده فقط وارث همان زن یا شوهر خواهدبود که او را به فرزندی خوانده است مگر در موردی که وارث زن یا شوهر که او را به فرزندی نخوانده نیز موافقت کند که همان شخص معین فرزند خواندة زن و شوهر هر دو به شمار میآید.
ماده46ـ در موردی که فردی، بیفرزند از جهان درگذرد و فرزند خوانده هم نداشتهباشد و وصیتی هم نکردهباشد، نزدیکترین ورثه (ورثه قانونی) میتواند در صبح روز چهارم پس از مرگ، با حضور موبد و حضار، شخصی حقیقی را به سمت پُلگذاریِ شخصِ درگذشته معین کند و در این صورت، پُلگذاری، سِمَتِ فرزند حقیقی را خواهدداشت.
تبصره ـ صبح چهارم هنگام تعیین پلگذار باید گواهی نامه در سه نسخه تنظیم و به امضای ورثه، موبد و چهارتن گواه و سپس به گواهی انجمن زرتشتیان محل سکونت رسانیده و با ثبت در دفترِ انجمن یک نسخه از آن به پُلگذار تسلیم گردد.
ماده47ـ در تعیین پُلگذار، بستگان نزدیک در گذشته، حق تقدم دارند و چنانچه درگذشته بستگانی نداشتهباشد، از میان سایر زرتشتیان، شخصی را انتخاب میکنند.
10ـ تقسیم ارث
ماده48ـ از دارایی بازمانده از درگذشته موارد زیر از وصیت ارث جدا میگردد.
1ـ مخارج خاکسپاری
2ـ مبلغی که برای اجرای مراسم دینی برای شخص درگذشته لازم است و یا برای درگذشتگانی که بر عهده درگذشته فعلی است.
3ـ قروض مسلم درگذشته.
4ـ مبلغی که برای صرف امور خیریه اختصاص دادهباشد.
بقیه به عنوان دارایی خالص او محسوب و در اختیار ورثه قرار میگیرد.
ماده49ـ در هنگامی که شخصی زرتشتی (اعم از زن و مرد) بدون وصیتنامه بمیرد، و از او پدر و مادر و همسر و فرزندانی بازمانده باشد، دارایی او به این نحو تقسیم خواهدشد:
نخست از کل دارایی خالص او با رعایت مادة 48، به هر یک از پدر و مادر، در صورتیکه هر دو زنده باشند، یکدهم در غیر این صورت یک هشتم، سهم آنکه زنده است، داده میشود و نسبت به بقیه دارایی، سهم هر یک از ورثه، اعم از همسر و هر یک از فرزندان پسر و دختر مساوی خواهدبود.
تبصره1ـ اگر در میان فرزندان متوفی فردی درمانناپذیر شامل محجور، سفیه، مجنون یا معلولِ ناتوان وجود داشتهباشد به اندازه دو برابر سهمالارث به او تعلق میگیرد.
تبصره2ـ برای نگهداری و تأمین مخارج پدر و مادر یا اجداد، هر یک از ورثه به طور مساوی موظف به پرداخت مخارج آنها میباشند.
ماده50 ـ هنگامی که بر اثر حوادث، زن و شوهری با هم بمیرند، هیچکدام از یکدیگر ارث نمیبرند، وراث هر یک از زن و شوهر به طور جداگانه از دارایی آنان ارث میبرند.
ماده51 ـ هرگاه شخصی بدون تنظیم وصیتنامه، بدون همسر و فرزند، از جهان درگذرد، دارایی خالص او با رعایت مادة 49 بین پدر و مادر به طور مساوی تقسیم خواهدشد و در صورت زنده بودن یکی از آنها کلیه دارایی خالص به او میرسد و در صورت عدم تعیین پُلگذار و نبودن وراث طبقات اول به طبقات بعدی میرسد.
ماده52 ـ اگر فرزندی قبل از پدر و مادر فوت شدهباشد پس از درگذشت پدر و مادر در موقع تقسیم ارث در صورتی که از آن فرزند درگذشته همسر و فرزندی باقیماندهباشد سهم فرزندی او به همسر و فرزندان وی تعلق خواهدگرفت و در صورت نداشتن فرزند، مطابق مادة 53 ارث میبرد.
ماده53 ـ در موقع مرگ زن یا شوهر که همسری از او باقیباشد بدون آن که فرزندی از خود او مانده باشد، نصف دارایی او بدون وصیت نصیب همسری است که زندهباشد و نصف دیگر به پدر و مادر شخص درگذشته خواهدرسید و اگر هیچ یک زنده نباشند کلیه دارایی خالص به همسر او تعلق خواهدگرفت.
ماده54 ـ اگر در موقع فوت شوهری زن او آبستن باشد تقسیم ارث موکول به بعد از وضـع حمـل خواهدبـود و چنانچه بخـواهند دارایی را تقسیم کنند بـاید برای حمل، بهرة مساوی به اندازه سهم دو فرزند کنار گذارند.
ماده 55 ـ هرگاه زن یا شوهر یا هر دو ازدواج دیگری نیز فرزندی داشتهباشند فرزند هریک از آنها از نامادری و ناپدری خود ارث نمیبرند.
ماده56 ـ کسی که به مناسبت فرزند خواندگی حق ارث بردن از پدر و مادری که او را به فرزندی خواندهاند پیدا کردهاست این حق مانع از ارث بردن او از والدین و خویشاوندان حقیقی خود نخواهدبود.
ماده57 ـ وقتی که وراث درگذشته، منحصر به چند برادر و خواهر باشد، نسبت ارث هر یک از برادران و خواهران، به طور مساوی خواهدبود.
ماده58 ـ چنانچه فرزندخوانده قبل از فوت پدر خوانده یا مادر خوانده و یا پدر و مادر حقیقی او بمیرد که از او زن و فرزندی باقی نباشد نصف از دارایی او متعلق به پدر و مادر حقیقی و نصف دیگر به پدر و مادر خوانده و یا هر یک از آنها که سِمتِ فرزند خواندگی او را داشتهاست تعلق خواهدگرفت و اگر همسر و فرزندی از او باقیباشد، هر یک از پدر و مادر خوانده، و حقیقی یک دهم، اگر هر دو زنده باشند در غیر این صورت یک هشتم سهم هر یک که زندهباشد، خواهدبود و بقیه بین همسر و فرزندان، به طور مساوی تقسیم خواهدشد.
ماده59 ـ در صورتی که فرزند خواندهای پس از فوت پدر و مادر خوانده از جهان درگذرد و از او زن و فرزندی باقی نباشد دارایی او بین پدر و مادر حقیقی یا وراث آنها تقسیم خواهدشد.
ماده60 ـ قتل از موانع ارث است، بنابراین کسی که مورث خود را از روی عمد بکشد، از ارث او محروم میشود.
ماده61 ـ اگر در میان وراث، غایبِ مفقودالاثری باشد سهم او به مدت 5 سال کنار گذارده میشود تا حال او معلوم گردد.
ماده62 ـ چنانچه یکی از ورثه مذکور در این آییننامه تا هنگام فوت مورث زرتشتی خویش و یا پس از آن از دین زرتشتی خارج شود، ارث به او تعلق نمیگیرد.
11ـ وصیت
ماده63 ـ هر زرتشتی میتواند به موجب وصیت، اموال خود را میان ورثه و یا اشخاص دیگر تقسیم کند و یا برای امور خیریه دیگری که بخواهد پس از مرگ خود وصیت کند. تخلف از وصیت جایز نیست.
ماده64 ـ در صورتی که موصی بعد از وصیت فرزندان دیگری پیدا کند یا پس از درگذشت او حملی ظاهر شود و مسلم نباشد که موصی قصد محروم کردن فرزندان بعدی یا حمل را از ارث داشته به هر یک از آنها به قدر سهمی که با فرض نبودن وصیت، از تمام دارایی بهرهور میشده سهیم میگردند.
ماده65 ـ شخص زرتشتی نمیتواند وصی غیرزرتشتی برای بازماندگان خویش تعیین کند.
ماده66 ـ در صورت نبودن وصیت و ورثهای از طبقات اول و دوم، کلیه داراییهای خالص در گذشته با رعایت مادة 49، بطور مساوی متعلق به طبقه سومی یعنی پدر بزرگ و مادر بزرگ اعم از پدری یا مادری (هر یک زنده هستند) خواهدبود. و در صورت زندهنبودن هیچ یک از آنها، تمام دارایی مابین طبقه چهارم، به طور مساوی تقسیم خواهدشد.
ماده67 ـ در صورتی که شخصی زرتشتی بدون تنظیم وصیتنامه بمیرد و وارثی نیز نداشتـهباشد و در صبح چهـارم، نیز پُلگذاری تعیین نگردد، تمـام دارایی درگذشتـه به انجمن زرتشتیان محل سکونت واگذار میشود، تا صرف امور مراسم دینی به نام درگذشته و امور خیریه زرتشتیان گردد.
ماده68 ـ در صورتیکه انجمن زرتشتیانی در محل سکونت نباشد، در تمام مواردیکه در این آییننامه آمدهاست انجمن زرتشتیان تهران صالح خواهدبود.
12ـ ترتیب طبقات ارث
ماده69 ـ در طبقات وراث طبقه اول مقدم بر طبقه دوم و دوم مقدم بر سوم است و به همین نحو طبقات بعدی بشرح زیر:
طبقه اول ـ زن یا شوهر، فرزندان، پدر و مادر و فرزندزاده درمواردی که برابر این آییننامه قائم مقام فرزندان درگذشته واقع میشوند.
طبقه دوم ـ برادر و خواهر درگذشته و فرزندان آنها هرقدر پایین برود.
طبقه سوم ـ جد و جده.
طبقه چهارم ـ عموها و عمهها و خالوها و خالهها و فرزندان آنها.
تبصره ـ با بودن هر یک از وراث درجات اول در طبقه دوم و چهارم، درجات بعدی از ارث محروم میگردند.
نوع :
4
شماره انتشار :
18285
تاریخ تصویب :
1386/2/27
تاریخ ابلاغ :
دستگاه اجرایی :
انجمن ها و نهادهای زرتشتی سراسر كشور
موضوع :