تاریخ: 29/8/1386
شماره دادنامه: 914
کلاسه پرونده: 86/239
مرجع رسیدگی: هیأت عمومی دیوان عدالت اداری.
شاکی: خانم فریده فرجی.
موضوع شکایت و خواسته: اعلام تعارض آراء صادره از شعبه اول تجدیدنظر دیوان عدالت اداری.
مقدمه: الف ـ1ـ شعبه چهاردهم دیوان در رسیدگی به پرونده کلاسه 84/97 موضوع شکایت فریده فرجی به طرفیت، آموزش و پرورش تهران بخواسته، الزام به استخدام رسمی به اعتبار معلم حقالتدریس بودن به شرح دادنامه 1544 مورخ 27/6/1384 چنین رأی صادر نموده است، با توجه به قانون به کارگیری معلمین حق التدریس مصوب 7/7/1383 و ماده واحد استفساریه آن مصوب 1/10/1383 و بند 2 نظر مجلس در استفساریه مذکور و عدم اشتغال به تدریس در سالهای تحصیلی 1383 ـ 1382 و 1384 ـ 1383که خواهان را از شمول قانون مذکور خارج میسازد، بنابراین دادخواست مطروحه غیرموجه تشخیص و حکم به رد آن صادر و اعلام میشود. الف ـ2ـ شعبه اول تجدیدنظر دیوان در رسیدگی به پرونده کلاسه 84/1455 موضوع تقاضای تجدیدنظرخواهی فریده فرجی نسبت به دادنامه شماره 1544 مورخ 27/6/1384 شعبه چهاردهم دیوان به شرح دادنامه شماره 135 مورخ 29/1/1385 چنین رأی صادر نموده است، نظر به اینکه از طرف تجدیدنظرخواه نسبت به دادنامه تجدیدنظر خواسته اعتراض موجه و مؤثری بعمل نیامده و با بررسی سوابق امر بر کیفیت رسیدگی و اعمال مقررات نیز ایراد و اشکالی که فسخ دادنامه بدوی را ایجاب نماید مشهود نیست، بنابراین با رد تجدیدنظر خواهی دادنامه بدوی عیناً تایید و استوار میگردد. ب ـ1ـ شعبه ششم دیوان در رسیدگی به پرونده کلاسه 84/627 موضوع شکایت محبوبه پرنیان به طرفیت، وزارت آموزش و پرورش بخواسته، الزام به استخدام رسمی و ابطال دستورالعمل اجرائی استخدام معلمین حقالتدریس به شماره95/710 ـ 12/11/1383 به شرح دادنامه شماره 1629 مورخ 19/9/1384 چنین رأی صادر نموده است، با عنایت به محتویات پرونده و اظهارات مقرون به صحت شاکی در دادخواست و لوایح ارسالی مبنی بر اینکه بیش از 4 سال در مدارس دولتی با ابلاغ و زیر نظر وزارتخانه بعنوان حق التدریس از سال 1375 تا 1380 مشغول خدمت بودم و در سال 1381 تقاضای ابلاغ جهت خدمت در هر منطقه کشور داشتهام و با مراجعات مکرر موفق به دریافت ابلاغ جهت حقالتدریسهای نشدم و همه امید و تلاشم استخـدام در وزارت آموزش و پرورش بـوده که بعداً به استناد دستورالعمل مـورد اعتراض و اضافه کردن بندهائی به قانون مصوب که اعلام نمودهاند باید در سال 1383 ـ 1382 یا 1383 ـ 1384شاغل باشد موجب تضییع حقوق من شدهاند که تقاضای ابطال آن را دارم و با توجه به مراتب بالا و نظر به استفساریه قانون به کارگیری معلمین حق التدرس و نظر مجلس شورای اسلامی که در بند3 اعلام نمودهاند، مجموع سالهای تدریس صرفنظر از انفصال یا انقطاع منظور نظر میباشد و نیز اطلاق قانون بکارگیری معلمین حق التدریس بر اساس قانون برنامه سوم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران مصوب 7/7/1383 و اینکه شاکیه در سالهای 1375 لغایت 1380 بیش از 4سال سابقه خدمت به عنوان حقالتدریس در آموزش و پرورش داشته و دستورالعمل مورد اعتراض مغایر نظر قانونگذار و بند 3 استفساریه مجلس بوده و قاضی نمیتواند از دستور و مصوبات خلاف قانون پیروی کند و نهایتاً عدم کفایت لایحه جوابیه مشتکیعنه در رد شکایت شاکیه، علیهذا این شعبه حکم به ورود شکایت شاکیه و الزام آموزش و پرورش به استخدام رسمی وی صادر مینماید. ب ـ2ـ شعبه اول تجدیدنظر دیوان در رسیدگی به پرونده کلاسه 85/23 موضوع تقاضای تجدیدنظرخواهی اداره کل امور اداری وزارت آموزش و پرورش تهران نسبت به دادنامه شماره 1629 مورخ 19/9/1386 شعبه 6 بدوی دیوان به شرح دادنامه شماره 553 مورخ 27/3/1385 چنین رأی صادر نموده است، نظر به اینکه از طرف تجدیدنظرخواه نسبت به دادنامه تجدیدنظرخواسته اعتراض موجه و مؤثری بعمل نیامده و با بررسی سوابق امر بر کیفیت رسیدگی و اعمال مقررات نیز ایراد و اشکالی که فسخ دادنامه بدوی را ایجاب نماید مشهود نیست، عنایتاً به اطلاق قانون بکارگیری از حیث اشتغال در زمان تصویب و ناظر بودن آییننامه بر حق التدریسهای جدید، لذا با رد تجدیدنظرخواهی دادنامه بدوی عیناً تایید و استوار میگردد. هیأت عمومی دیوان عدالت اداری در تاریخ فوق با حضور رؤسا و مستشاران و دادرسان علیالبدل شعب دیوان تشکیل و پس از بحث و بـررسی و انجام مشاوره با اکثریت آراء بـه شرح آتی مبادرت بـه صدور رأی مینماید.
رأی هیأت عمومی
با عنایت به قانون به کارگیری معلمین حقالتدریس بر اساس قانون برنامه سوم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران مصوب 7/7/1383موضوع جواز استخدام رسمی آموزگاران حقالتدریس واجد شرایط و قانون استفساریه آن قانون مصوب 1/10/1383 که مصرح در تسری قانون به معلمان حقالتدریس شاغل در سالهای تحصیلی 1383 ـ 1382نیز میباشد و در نتیجه شمول آن به افرادی که در سنوات تحصیلی فوقالذکر به خدمت اشتغال نداشتهاند، مجوزی ندارد، بنابراین دادنامه شماره 1544 مورخ 27/6/1384 شعبه چهاردهم دیوان مبنی بر رد شکایت شاکی به جهت عدم اشتغال به خدمت در سالهای مزبور که مورد تایید شعبه اول تجدیدنظر دیوان نیز قرار گرفته و قطعیت یافته است صحیح و موافق قانون میباشد. این رأی به استناد بند 2 ماده 19 و ماده 43 قانون دیوان عدالت اداری برای شعب دیوان و سایر مراجع اداری ذیربط لازمالاتباع میباشد.
هیأت عمومی دیوان عدالت اداری معاون قضائی دیوان عدالت اداری ـ رهبرپور
نوع :
2
شماره انتشار :
18354
تاریخ تصویب :
1386/8/29
تاریخ ابلاغ :
دستگاه اجرایی :
اداره آموزش و پرورش
موضوع :