تاریخ: 18/12/1387
شماره دادنامه: 866
کلاسه پرونده: 87/705
مرجع رسیدگی: هیأت عمومی دیوان عدالت اداری.
شاکی: خانم فاطمه بسکابادی.
موضوع شکایت و خواسته: اعلام تعارض آراء صادره از شعب دیوان عدالت اداری.
گردشکار: الف ـ شعبه نوزدهم دیوان در رسیدگی به پرونده کلاسه 82/919 موضوع شکایت خانم طیبه اسعداله به طرفیت اداره کل سازمان تأمین اجتماعی تهران بزرگ بخواسته درخواست قبول لیست بیمه معوق به شرح دادنامه شماره 2376 مورخ 30/10/1383 چنین رأی صادر نموده است، مشتکیعنه به موجب لایحه جوابیه با ادای مطالبی خواسته شاکی را غیرموجه اعلام نموده است، لکن با توجه به مراتب مندرج در دادخواست و مدارک پیوست آن از جمله نامه شماره 1444 مورخ 19/1/1381 اداره کل تأمین اجتماعی تهران بزرگ، به عنوان اداره کل بیمهشدگان مشعر بر اینکه کارکرد نامبردگان محرز و سوابق 21 نفر از افراد مشابه قبلاً بررسی و مورد پذیرش قرار گرفتهاند و نظر به ابلاغ رسمی صادره از ناحیه جمعیت هلال احمر در رابطه با شاکیه که مشمول ماده 22 اساسنامه جمعیت مصوب 8/2/1367 مجلس شورای اسلامی قرا گرفته و جزء کادر افتخاری نمیباشد و جزء پرسنل ثابت و حقوقبگیر محسوب گردیده و با عنایت به اعلام آمادگی مشارالیها در خصوص پرداخت حق بیمه سهم خود و کارفرما به میزان 27 درصد و با توجه به لیست حقوق و کارمزد نامبرده در ایامی که ادعا میشود افتخاری کار کرده است در مجموع شاکیه جزء مشمولین بند (الف) ماده 4 قانون تأمین اجتماعی میباشد و استحقاق وی نسبت به مورد ادعا محرز و ثابت به نظر میرسد و لذا حکم به ورود شکایت به کیفیت مطروحه صادر و اعلام میگردد. ب ـ شعبه هفتم تجدیدنظر در رسیدگی به پرونده کلاسه 84/37 موضوع تجدیدنظرخواهی سازمان تأمین اجتماعی نسبت به دادنامه شماره 2376 مورخ 30/10/1383 شعبه نوزدهم به شرح دادنامه شماره 556 مورخ 12/4/1384 چنین رأی صادر نموده است، با بررسی سوابق امر بر کیفیت رسیدگی و اعمال مقررات نیز ایراد و اشکالی که فسخ دادنامه بدوی را ایجاب نماید، مشهود نیست، بنابراین با رد تجدیدنظرخواهی دادنامه بدوی عیناً تایید و استوار میگردد. ج ـ شعبه بیست و سوم دیوان در رسیدگی به پرونده کلاسه 83/1788 موضوع شکایت خانم شهره کامکار به طرفیت سازمان تأمین اجتماعی شعبه 19 تهران به خواسته رسیدگی و دریافت حق بیمه ایام کارکرد به شرح دادنامه شماره 1091 مورخ 11/6/1385 چنین رأی صادر نموده است، طرف شکایت به موجب لایحه جوابیه با ادای مطالبی شکایت شاکی را در خصوص مورد ادعا بیوجه اعلام نموده و اعلام داشته، انجام خدمت در جمعیت هلال احمر افتخاری میباشد ولی با توجه به اینکه شاکیه به صورت روزمزد انجام وظیفه مینموده و مدارک ابرازی شاکیه قرینه قوی بر اثبات حقانیت وی محسوب میشود و سازمان تأمین اجتماعی به حکم مقررات قانون تأمین اجتماعی مکلف بوده با توجه به بند (الف) ماده 4 و مواد 39 و 40 قانون مذکور افرادی را که به هر عنوان در مقابل دریافت مزایای حقوق کار میکنند، تحت پوشش این قانون قرار دهد و به تکلیف قانونی عمل نماید، از این حیث شکایت شاکیه را موجه تشخیص و رأی به الزام سازمان تأمین اجتماعی به وصول و دریافت حق بیمه زمان اشتغال و احتساب سنوات خدمت شاکیه صادر و اعلام میدارد. د ـ شعبه بیست و سوم دیوان در رسیدگی به پرونده کلاسه 82/1579 موضوع شکایت آقای حجتاله کارگر به طرفیت اداره کل تأمین اجتماعی تهران بزرگ به خواسته الزام خوانده به قبول و پذیرش سوابق سنوات خدمت در هلال احمر به شرح دادنامه شماره 1607 مورخ 4/9/1383 چنین رأی صادر نموده است، با مطالعه یک جلد سوابق ارسالی از سوی خوانده و نامه شماره 18796 مورخ 5/4/1380 شعبه 19 تأمین اجتماعی تهران و نامه شماره 17456/18 مورخ 16/9/1373 سرپرست سازمان داوطلبان جمعیت هلال احمر به معاونت امور اداری آن جمعیت مبنی بر اینکه شاکی با سمت متصدی خدمات پزشکی به صورت تمام وقت انجام وظیفه مینموده و نیز به موجب ماده 22 اساسنامه جمعیت هلال احمر مصوب 8/2/1367 مجلس شورای اسلامی که افراد شاغل در پستهای اداری و تشکیلاتی مشمول قوانین و مقررات کادر ثابت و حقوقبگیر میباشند و مستنداً به ماده 11 قانون دیوان عدالت اداری دادخواست صدرالتوصیف موجه تشخیص و حکم به ورود آن صادر و اعلام میدارد. ه ـ شعبه نهم تجدیدنظر در رسیدگی به پرونده کلاسه 83/1825 موضوع تجدیدنظرخواهی سازمان تأمین اجتماعی اداره کل تهران نسبت به دادنامه شماره 1607 مورخ 4/9/1383 شعبه بیست و سوم به شرح دادنامه شماره 307 مورخ 31/2/1384 چنین رأی صادر نموده است، نظر به اینکه از طرف تجدیدنظرخواه نسبت به دادنامه تجدیدنظر خواسته، اعتراض موجه و موثری بعمل نیامده و با بررسی سوابق امر بر کیفیت رسیدگی و اعمال مقررات نیز ایراد و اشکال موثری که فسخ دادنامه بدوی را ایجاب نماید، مشهود نیست، بنابراین با رد تجدیدنظرخواهی دادنامه بدوی تایید و استوار میگردد. و ـ شعبه بیستونهم دیوان در رسیدگی به پرونده کلاسه 84/1445 موضوع شکایت خانم معصومه خواجهای به طرفیت سازمان تأمین اجتماعی شعبه 19 تهران به خواسته احتساب سنوات خدمتی به مدت 3 سال و 7 ماه و 20 روز که مورد قبول بیمه نمیباشد به شرح دادنامه شماره 585 مورخ 24/3/1385 چنین رأی صادر نموده است، با عنایت به مرقومه مورخ 9/4/1375 معاونت خدمات اجتماعی جمعیت هلال احمر جمهوری اسلامی ایران که موید خدمت داوطلبان خواهان از تاریخ 1/11/1369 لغایت 21/6/1373 در آن نهاد بوده است، دعوی مطروحه را وارد تشخیص و در اجرای ماده 36 از قانون تأمین اجتماعی اداره خوانده را مکلف به اخذ بیمه از نهاد مذکور و احتساب آن در سوابق پرداخت حق بیمه خواهان مینماید. ز ـ شعبه هفتم تجدیدنظر دیوان در رسیدگی به پرونده کلاسه 85/616 موضوع تجدیدنظرخواهی سازمان تأمین اجتماعی تهران نسبت به دادنامه شماره 585 مورخ 24/3/1385 شعبه بیست و نهم به شرح دادنامه شماره 892 مورخ 13/6/1385 چنین رأی صادر نموده است، نظر به اینکه از طرف تجدیدنظرخواه نسبت به دادنامه تجدیدنظرخواسته اعتراض موجه و موثری بعمل نیامده و با بررسی سوابق امر بر کیفیت رسیدگی و اعمال مقررات نیز ایراد و اشکالی که فسخ دادنامه بدوی را ایجاب نماید، مشهود نیست، بنابراین با رد تجدیدنظرخواهی دادنامه بدوی عیناً تایید و استوار میگردد. ح ـ شعبه بیست و سوم دیوان در رسیدگی به پرونده کلاسه 84/1500 موضوع شکایت خانم فریال رابعی غلامی به طرفیت اداره کل تأمین اجتماعی تهران بزرگ به خواسته الزام خوانده به قبول و پذیرش سوابق کار در هلال احمر از 29 شهریور 1372 لغایت اسفند 1374 و دریافت حق بیمه مربوطه از کارفرما به شرح متن دادخواست بشرح دادنامه شماره 226 مورخ 29/2/1386 چنین رأی صادر نموده است، طرف شکایت در لایحه جوابیه اعلام نموده خدمت در جمعیت هلال احمر افتخاری است مگر در مورد پستهایی که باید به دلائل اداری و تشکیلاتی و یا به موجب قوانین و مقررات، کادر ثابت و حقوقبگیر لازم داشته باشد. النهایه عنایتاً به مجموع مراتب و اینکه شاکیه در مدت مورد نظر دارای کار ثابت و مستمر و تمام وقت بوده و حقوقبگیر رسمی هلال احمر بوده و به عنوان عضو افتخاری اشتغال نداشته و از شمول ماده 5 قانون تأمین اجتماعی میباشد و رابطه مزدبگیری و استخدامی با هلال احمر داشته است و مضافاً مورد مزبور در نامه شماره9845/18/ع مورخ18/8/1377 و نامه شماره16006 مورخ 25/11/1379 جمعیت هلال احمر منعکس میباشد کما اینکه تعداد بسیاری از همکاران مشابه وی، سوابق خدمت و حق بیمه آنان مورد پذیرش خوانده قرار گرفته است، علیهذا مستنداً به ماده 5 و 6 قانون تامین اجتماعی شکایت موجه تشخیص و حکم به ورود آن صادر و اعلام میدارد. ت ـ شعبه هفتم دیوان در رسیدگی به پروندههای کلاسه 84/1598 و 1597 موضوع شکایت خانمها فاطمه بسکابادی و مائده شقایقیپور بهطرفیت سازمان تأمیناجتماعی شعبه 19 تهران به خواسته تقاضای الزام به پذیرش مدت کارکرد و حق بیمه فعالیت داوطلبانه به شرح دادنامههای شماره 1418 و 1419 مورخ 24/7/1386 چنین رأی صادر نمودهاند، نظر به اینکه مدت اشتغال شکات به صورت داوطلب و افتخاری بوده و حق بیمه وی در دوران حضور داوطلبانه از طرف هلال احمر در حق سازمان اجتماعی پرداخت نگردیده لذا تکلیفی در احتساب سوابق بیمهای شکات به سازمان تأمین اجتماعی نیست و اساساً داوطلبان همکاری با جمعیت هلال احمر بدون رابطه استخدامی فعالیت میکنند بنابراین توجیهی برای پذیرش ایام و سنوات مورد ادعا توسط سازمان تأمین اجتماعی وجود ندارد، حکم به رد شکایت صادر و اعلام مینماید. ی ـ شعبه بیست و چهارم دیوان در رسـیدگی به پرونده کلاسه 83/2197 موضوع شکایت خانم فاطمه ناصرالمعارین به طرفیـت سازمان تأمیـن اجتماعی شعبه 19 تهران به خواسته تقاضای الزام خوانده به قبول سوابق خدمتی به شرح دادنامه شماره 1217 مورخ 13/7/1384 چنین رأی صادر نموده است، نظر به اینکه به موجب ماده 22 اساسنامه جمعیت هلال احمر جمهوری اسلامی ایران خدمت در جمعیت افتخاری است مگر در مورد پستهایی که باید به دلایل اداری و تشکیلاتی و یا به موجب قوانین و مقررات کادر ثابت و حقوقبگیری لازم داشته باشد، بنابراین نامبرده مزایا و حقوقی از آن سازمان دریافت نمینموده است. فلذا خدمت نامبرده افتخاری بوده و در نتیجه وصول حق بیمه از نامبرده نیز منتفی میباشد. حال با عنایت به مراتب فوق شکایت مطروحه را غیروارد تشخیص و رأی به رد آن صادر و اعلام میگردد. ک ـ شعبه چهارم تجدیدنظر در رسیدگی به پرونده کلاسه 84/2124 موضوع تجدیدنظرخواهی خانم فاطمه ناصرالمعمارین نسبت به دادنامه شماره 1217 مورخ 13/7/1384 شعبه بیست و چهارم به شرح دادنامه شماره 2124 مورخ 24/10/1384 چنین رأی صادر نموده است، با عنایت به اینکه دادنامه تجدیدنظرخواسته در تاریخ 28/7/1384 ابلاغ و دادخواست تجدیدنظرخواهی در 25/8/1384 و خارج از مهلت 20 روزه قانونی تقدیم گردیده و قابل استماع نمیباشد، علیهذا قرار رد تجدیدنظرخواهی تجدیدنظرخواه با کیفیت موجود صادر و اعلام میگردد. هیأت عمومی دیوان عدالت اداری در تاریخ فوق با حضور رؤسا و مستشاران و دادرسان علیالبدل شعب دیوان تشکیل و پس از بحث و بررسی و انجام مشاوره با اکثریت آراء به شرح آتی مبادرت به صدور رأی مینماید.
رأی هیأت عمومی
الف ـ تعارض در مدلول دادنامههای فوقالذکر محرز بنظر میرسد. ب ـ هر چند در اساسنامه قانونی جمعیت هلالاحمر جمهوری اسلامی ایران مصوب 1367 با توجه به خدمات بشردوستانه جمعیت مذکور خدمت افتخاری در آن تشویق و ترغیب شده است لیکن به صراحت ماده 22 « قانون اساسنامه آن جمعیت خدمت در جمعیت افتخاری است مگر در مورد پستهایی که بنا به دلایل اداری و تشکیلاتی و یا به موجب قوانین و مقررات کادر ثابت و حقوقبگیر لازم داشته باشد.» نظر به اینکه محتویات پروندههای فوقالذکر مثبت اشتغال شاکیان در آن جمعیت در کادر ثابت در قبال دریافت حقوق است، بنابراین دادنامههای صادره از شعب دیوان در خصوص ورود شکایت آنان به خواسته الزام سازمان تأمین اجتماعی به دریافت حق بیمه قانونی و احتساب سوابق خدمت در هلال احمر به کیفیت مذکور در حد افرادی که از نظر استخدامی مشترک صندوق بازنشستگی دیگری نیستند، صحیح و موافق قانون است. این رأی به استناد بند 2 ماده 19 و ماده 43 قانون دیوان عدالت اداری برای شعب دیوان و سایر مراجع اداری ذیربط در موارد مشابه لازمالاتباع است.
هیأت عمومی دیوان عدالت اداری معاون قضائی دیوان عدالت اداری ـ رهبرپور
نوع :
2
شماره انتشار :
18666
تاریخ تصویب :
1387/12/18
تاریخ ابلاغ :
دستگاه اجرایی :
موضوع :