مرجع تصویب: قوه قضائیه
شماره ویژه نامه: 700 پنجشنبه،2 مرداد 1393
سال هفتاد شماره 20209
نظریههای مشورتی اداره کل امور حقوقی و تدوین قوانین قوة قضائیه
شماره2545/92/7 28/12/1392
72
شماره پرونده 1762 ـ 115 ـ 92
سؤال
باتوجه به ماده318 قانون تجارت و شمول مرور زمان درخصوص اسناد مذکور آیا سند تجاری به عنوان سند عادی تلقی می¬گردد و یا اینکه با اعمال مرور زمان دارنده سند در هیچ شرایطی حق مراجعه به مدیون یا حل طرح دعوا در دادگاه را نخواهد داشت و آیا منظور از اعتراض نامه همان گواهی عدم پرداخت می¬باشد یا خیر؟
نظریه شماره2231/92/7 ـ 21/11/1392
نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه
شمول مرور زمان موضوع ماده 318 قانون تجارت مصوب 1311 نسبت به اسناد مذکور در ماده موصوف، مانع مطالبه وجه آنها براساس قواعد عام حاکم بر مطالبات اشخاص نمیباشد. به عبارت دیگر چنانچه بر اثر شمول مرور زمان اسناد تجاری نتوان وجه اسناد تجاری را از مسئولین پرداخت آنها بر اساس مقررات خاص تجاری مطالبه نمود، این امر مانع از مطالبه وجه اسناد مزبور با استفاده از موازین عام حاکم بر مطالبات اشخاص نظیر قانونمدنی نمیباشد و بههر صورت ویژگی تجاری اسناد موصوف آنها را از خصائص عام حاکم بر اسناد مدنی محروم نمینماید و دارنده چنین اسنادی حق مراجعه به مراجع قضائی جهت مطالبه وجه آنها را دارا میباشد. ضـمناً با توجه به ماده یاد شده که در دعـاوی راجع به سفته، برات و چک کلـمه اعتـراض نامه را بـه کار برده است و با توجه به رأی وحدت رویه شماره 536 مورخ 10/7/1369 هیأت عمومی دیوانعالی کشور و مستنبط از مقررات راجع به اسناد تجاری موضوع قانون تجارت غالباً اعتراض نامه و واخواست با همدیگر مترادف میباشند.
73
شماره پرونده 1713 ـ 59 ـ 92
سؤال
1ـ آیا آراء صادره ازهیأت حل اختلاف اداره ثبت اسناد و املاک در راستای قانون تعیین تکلیف اراضی و ساختمانهای فاقد سند رسمی مصوب 20/9/1390 قابل اعتراض در محاکم عمومی می¬باشد یاخیر؟ درصورت مثبت بودن آیا هیأت تکلیف دارد در ذیل رأی به آن اشاره کند یا خیر؟ و همچنین مدت حق اعتراض چقدر است؟
آیا برای منازلی که از نظر متراژ و مساحت برابر با مقررات شهری حد نصاب لازم را برای صدور سند مستقل ندارد می¬توان در راستای ماده1 همین قانون سند مفروزی صادر کرد یا خیر؟
نظریه شماره2229/92/7 ـ 21/11/1392
نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه
1ـ با عنایت به مقررات ماده 3 قانون تعیین تکلیف وضعیت ثبتی اراضی و ساختمانهای فاقد سند رسمی مصوب 20/9/1390، آراء صادره از هیأت موضوع ماده 1 این قانون ظرف دو ماه از تاریخ انتشار آگهی و در روستاها از تاریخ الصاق، قابل اعتراض از ناحیه اشخاص ذینفع است و این اشخاص ظرف یک ماه از تاریخ تسلیم اعتراض به اداره ثبت، میتوانند دادخواست به دادگاه عمومی حقوقی محل تقدیم نمایند. با این حال در قانون مذکور این هیأت مکلف به درج موارد مذکور در ذیل رأی خود نشده است؛ اما به نظر میرسد با توجه به اینکه منظور مقنّن از الزامی نمودن انتشار آگهی آن است که اشخاص ذینفع بتوانند در مهلت مقرر اعتراض خود را اعلام دارند، بنابراین حتی اگر حق اعتراض و مهلت آن در ذیل رأی هیأت درج نشده باشد، باید در آگهی که از سوی اداره ثبت اسناد به عمل میآید، درج شود.
2ـ صدور سند مفروزی نسبت به املاک مشاعی با رعایت قانون افراز املاک مشاع مصوب آذرماه 1357 مستلزم فراهم بودن سایر شرایط قانونی پیشبینی شده در این قانون است و با فقدان شرایط مذکور، امکان صدور مفروزی برای منازلی که میبایست دارای حدنصاب مساحت لازم برای صدور سند مستقل و مفروز برای آنها باشد، وفق ماده 1 قانون تعیین تکلیف وضعیت ثبتی املاک فاقد سند مقدور نیست؛ زیرا در ماده 1 قانون موصوف آمده است «.... لکن به علت وجود حداقل یکی از موارد زیر، صدور سند مالکیت مفروزی از طریق قوانین جاری برای آنها میسور نمیباشد...» بنابراین تنها موارد احصاءشده در بنـدهای الف تا ت ذیل این ماده که مانع صدور سند مالکیت مفروزی از طریق قوانین جاری بوده باعث میشود آن قوانین اعمال نشود، ولی قوانین دیگر لازمالرعایه است؛ ضمن آنکه برابر تبصره 1 هیأت مکلف است حسبمورد از دستگاههای ذیربط استعلام و یا از نمایندگان آنها برای شرکت در جلسه رسیدگی بدون داشتن حق رأی، دعوت کند.
٭٭٭٭٭
74
شماره پرونده 1495 ـ 83 ـ 92
سؤال
با توجه به فحوای تبصره1 ماده 9 قانون افزایش بهره¬وری کشاورزی و منابع طبیعی مصوب 1389 و نظر به اینکه فلسفه وضع ماده9 که تبصره1 ذیل آن درج شده است تثبیت مالکیت دولت است که جلوگیری از تزلزل این مالکیت را می¬توان از مقدمات آن دانست و این امر بالذات اقتضاء دارد که سرانجام آرای مربوطه به تشخیص منابع طبیعی از مستثنیات در نقطه¬ای قطعی وتعیین تکلیف گردد:
1ـ آیا میتوان گفت که قسمت دوم تبصره مذکور که تصریح می¬دارد پس از انقضاء مهلت مذکور در این ماده چنانچه ذینفع حکم قانونی مبنی بر احراز مالکیت قطعی و نهایی خود را در شعبه رسیدگی ویژه¬ای که بدین منظور در مرکز از سوی رئیس قوه قضائیه تعیین و ایجاد می¬شود دریافت نموده باشند به صدر تبصره برگشته و صرفاً منحصر به اشخاص ذینفعی است که قبلاً به اعتراضشان به نظریه تشخیص جنگلدار در مراجع ذیصلاح اداری و قضایی رسیدگی شده باشد یا اینکه باید این قسمت را جدای از صدر ماده تحلیل کرده و پس از انقضاء مدت یکسال مذکور به حق کلیه اشخاص اعم از اینکه قبلاً اعتراض کرده یا نکرده باشند مبنی برطرح دعوی در شعب ویژه قائل گشته ونتیجتاً فرصت نامحدود دائمی و بدون قید و شرطی را برای همگان جهت تزلزل مالکیت دولت بر اراضی که ملی تشخیص داده شده به رسمیت شناخته و شناسایی نمود؟
2ـ آیا افرادی که ظرف یکسال مورد نظر در هیأت ماده واحده طرح دعوی می¬نمایند پس ازصدور رأی قاضی آن هیأت حق طرح اعتراض در مراجع قضایی را کمافی¬السابق دارند یا این حق صرفاً مربوط به کسانیست که هیچگونه اعتراض را در هیچ مرجعی حتی در مدت مورد نظر قانون و در هیأت ماده واحده طرح ننموده باشند در صورت استحقاق افراد بر اعتراض به آراء مذکور آیا مرجع رسیدگی صرفاً شعب ویژه بوده و یا این اعتراض قابل اعتراض طرح درکلیه شعب حقوقی خواهد بود؟
3ـ آیا کسانیکه سابقاً یا ظرف یکسال مورد نظر اعتراض خویش را در هیأت ماده واحده طرح ننموده اما به لحاظ وقوع اراضی موردنظر درشهرها به استناد قسمت صدر ماده واحده تعیین تکلیف اراضی اختلافی از سوی قاضی هیأت رأی بر عدم رسیدگی ماهوی به اعتراضشان صادر شده است می¬توانند به استناد قسمت دوم تبصره1 ماده 9 مذکور در شعب ویژه طرح دعوی نمایند یا خیر؟
با توجه به ویژه بودن شعبه رسیدگیکننده که قاعدتاً در تعیین آنها معیارهای خاص لحاظ شده است آیا رأی این شعب قابل تجدیدنظر می-باشد یا خیر در صورت مثبت بودن پاسخ آْیا شعب ویژه¬ای نیز در دادگاه تجدیدنظر باید برای رسیدگی به این اعتراضات در نظر گرفته شود یا خیر؟
نظریه شماره2220/92/7 ـ 20/11/1392
نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه
1ـ در قانون افزایش بهرهوری بخش کشاورزی و منابع طبیعی مصوب سال 1389 رسیدگی به اعتراض ذینفع به تشخیص اداره منابع طبیعی در شعبه ویژه، که قبلاً در مراجع قضائی و اداری اقامه و رسیدگی نشده و در مهلت یک ساله مذکور در صدر تبصره 1 ماده 9 قانون یادشده نیز در دبیرخانه هیأت موضوع ماده واحده قانون تعیین تکلیف اراضی موضوع ماده 56 قانون حفاظت و بهرهبرداری از جنگلها ثبت نشده، مقیّد به مهلت نگردیده است.
2ـ رأی قاضی هیأت کمیسیون ماده56، در اجرای تبصره 1 ماده 9 قانون افزایش بهرهوری بخش کشاورزی و منابع طبیعی مصوب 1389 طبق عمومات و بدون مهلت قابل اعتراض توسط اشخاص ذینفع در دادگاههای عمومی حقوقی است.
3ـ کسانی که به تشخیص منابع طبیعی اعتراض نموده و قاضی هیأت موضوع ماده 56 به لحاظ عدم وقوع اراضی موردنظر در محدوده شهرها به این لحاظ و یا به هر دلیل دیگری ماهیتاً به اعتراض آنها رسیدگی ننموده باشد، با توجه به اطلاق ماده واحده قانون تعیین تکلیف اراضی رسیدگی به این رأی قاضی هیأت نیز در صلاحیت دادگاههای عمومی حقوقی است.
نوع :
2
شماره انتشار :
20209
تاریخ تصویب :
تاریخ ابلاغ :
دستگاه اجرایی :
موضوع :