آسیب شناسی در بزهکاری اطفال

محمدرضا اکبری ـ کارشناس ارشد حقوق جزا و جرم‌شناسی

‏اطفال در جامعه‌ای که اکنون در آن زندگی می‌کنیم آئینه آینده جامعه هستند و اهمیت فراوانی در جامعه دارند به همین منظور نگارنده این مقاله قصد دارد موضوع آسیب شناسی را در بزهکاری اطفال مورد بررسی قرارداده تا به این نتیجه رسید که آسیب‌های وارده براطفال ناشی از کجاست ودر برخورد با این آسیب‌ها چه راهکارهایی می‌توان ارائه کرد.‏

الف: تعریف اطفال: طفل به بیان قانون مدنی فردی است که به سن بلوغ نرسیده باشد. بلوغ شرعی در پسر 15 سال و در دختر 9 سال است با این وصف منظور از طفل در این مقاله پسر زیر 15 سال و در دختر زیر 9 سال مد نظر است.‏

ب: تعریف بزهکاری:

بزهکاری در معنا و مفهوم لفظی خود عمل خطایی قلمداد می‌شود که ناشی از ترک انجام وظیفه قانونی با انجام یک عمل خطایی است که جرم قلمداد نمی‌شود و این لفظ بیشتر برای کودکان واطفال به کاربرده می‌شود. بزهکاری در هر حال از لحاظ اصطلاحی معنای بسیار نزدیکی با جرم و تبه دارد ولی به این لحاظ در برابر اطفال استعمال می‌شود که اطفال با توجه به روح لطیف و ساده‌ای که دارند نامناسب است که آنها را به مجرم و تبهکاری عنوان کرد و ازاین حیث اطفال بزهکار نامیده می‌شوند و در برخی از موارد نیز بزهکار به فردی اطلاق می‌شود که صرفا مرتکب جرم نشده ولی به طور کلی فردی سرکش و ضد اجتماعی باشد.‏

ج: تعریف آسیب شناسی:

آسیب شناسی ‏Pathology‏ بعنوان یک اصطلاح در جرم شناسی مطرح است و همانگونه که از لفظ آن مشخص است شناسایی آسیب‌ها مد نظر است. آسیب اجتماعی حربه‌ای است که به جامعه در مبادی مختلف وارد می‌شود بعنوان مثال خانواده و والدین می‌توانند مسبب آسیب‌هایی بر اطفال خویش باشند مثلا طلاق عامل موثری است که اطفال،

بی بند وبار و بزهکار تربیت شوند. پس شناسایی این حربه‌ها و علتها را آسیب شناسی می‌گویند، این موضوع در بزهکاری اطفال مورد بررسی قرار گرفته بدین صورت که چه عواملی به عنوان آسیب مطرح است که در بزهکاری اطفال موثر فرض می‌شود.

قسمت اول: آسیب‌های وارده بر اطفال ناشی از کجاست:

آسیب همانگونه که بیان شد ضرباتی است که برافراد وارد می‌شود و موجب ارتکاب جرم از جانب افراد می‌شود با این توضیح این آسیب‌ها بر اطفال از نواحی مختلفی نشات می‌گیرد ممکن است از جانب والدین خود طفل بزهکار باشد یا از جامعه و محیط‌های مختلفی که طفل در آن رفت و آمد دارد ناشی گردد. که در ذیل به بعضی از این موارد اشاره می‌گردد.‏

‏1) والدین:اولین و مهمترین فاکتور برای والدین در رابطه با اطفال خویش محبت و عاطفه است زیرا این دو عامل از عوامل مهم و بنیادی در رشد جسمی و روانی اطفال به حساب میآید کمبود محبت سبب بروز اختلال روانی فاحش و انواع انحرافات اجتماعی شده که در چندین نسل اثر می‌گذارد طفلی که از محبت والدین به دور باشد خود را از خانواده و جامعه طرد شده می‌داند و حس انتقامجویی یافته و با انجام انحرافات اخلاقی و اجتماعی احساس رضایت خاطر می‌کند. مادر اولین شخصیتی است که در زندگی یک طفل موثر قلمداد می‌شود و از لحاظ محبتی می‌تواند تاثیر بسزایی بر طفل بگذارد، پدر نقش دوم را ایفا می‌کند و پدر با حس تحکم و قدرت خود در محیط کوچک خانواده می‌تواند به طفل بیاموزد که چگونه از قوانین و مقررات آمره در جامعه تبعیت کند و هرگاه پدر این حس تحکم را اعمال نکند طبعا قواعد آمره در جامعه نیز برای طفل مهم نیست و بالطبع طفل بی‌بندوبار تربیت شده و برای اجتماع خطرناک خواهد بود. از آسیب‌های مهلکی که والدین می‌توانند بر اطفال وارد کنند، طلاق است، طلاق و ازهم گسیختگی (از هر جهت به عنوان مثال فوت پدر یا مادر یا سفرهای طولانی پدر یا مادر) موجب می‌شود که طفل در محیط‌های مختلف اجتماعی احساس کمبود کرده و با انجام اعمال خلاف خودنمایی و خود را به صورتی مطرح کند تا توجه دیگران را به خود جلب کند.‏

‏2) مسکن: مسکن از موارد دیگری است که می‌تواند بر طفل آسیب وارد کند. مسکن در زندگی افراد بسیار موثر و امری حیاتی است به این دلیل که ممکن است مسکن یک فرد واقع در یک مجتمع مسکونی چندین طبقه باشد که افراد رابطه تنگاتنگی باهم دارند طفل در چنین محیطی بیشتر رفتار و آداب اطرافیان را پذیرا می‌شود و در صورتی که مسکن به صورت ویلایی باشد طفل به دلیل روابط کمتری که با دیگران دارد رفتار و آداب دیگران کمتر بر روی او تاثیر می‌گذارد از طرف دیگر هر چه محیط مسکن کوچکتر باشد آلودگی صوتی بیشتری ایجاد و این امر موجب اختلالات روانی در طفل می‌شود و این اختلالات در زندگی طفل در آینده مشکل ایجاد می‌کند.‏

‏3) محیط تفریح: از محیط‌های دیگری که می‌تواند آسیب‌هایی را به اطفال وارد کند، محیط تفریح است تفریح از نیازهای ضروری برای بشر به حساب می‌آید، تفریح در صورت سالم بودن برای اعصاب، روان و تسکین آلام روحی موثر قلمداد می‌گردد ولی هرگاه تفریح سالم برای افراد یک جامعه فراهم نگردد، افراد در پی تفریحات ناسالم برآمده و ازاین روبه خیابان گردی و وقت گذرانی در قهوه خانه‌ها رستوران‌ها و مراکز تجاری و فروشگاهها می‌پردازند و این خود آغاز کجروی و انحرافات اخلاقی است این موضوع برای اطفال و نوجوانان یک آسیب بسیار بزرگی به حساب آمده زیرا با کمبود محیط تفریح مناسب، اطفال به تفریحات ناسالم روبرده و این آغاز بزهکاری اطفال به حساب آمده که طبعا در زندگی سالم افراد اختلال ایجاد می‌کند.‏

‏4) وسایل ارتباطی اعم از مطبوعات رادیو ـ تلویزیون ـ سینما از مهمترین وسایل ترویج فرهنگ، مذهب و تزریق کننده عقاید مختلف جامعه است. مطبوعات و نشریات گوناگون و تخصصی در یک جامعه می‌تواند آثار مثبتی را در پی داشته باشد از جمله بالا بردن سطح عملی افراد یک جامعه، ولی از طر ف دیگر همین مطبوعات می‌تواند آثار مخربی را درپی داشته باشد مثلا با آوردن حوادث روز به صورت افراطی سبب بزرگ نمایی یک بزهکار در جامعه می‌شوند. اطفال و نوجوانانی که به صورتی در زندگی خود کمبود دارند می‌خواهند خودنمایی و بزرگ نمایی کنند و ارتکاب بزه را راهی برای نیل به هدف خویش می‌دانند رادیو از وسائل ارتباط جمعی است که با حجم سبک و قابل حمل در تمامی زمانها و مکانها قابل استفاده است و تاثیر پذیری بالاتری را نسبت به بقیه وسائل ارتباط جمعی دارد. تلویزیون و سینما نیز از جمله وسائل دیگر ارتباط جمعی تصویری است که با پخش فیلمها و نوارهای تصویری می‌تواند تاثیرات فراوانی را بر اطفال که اکثر اوقات خود را بر تماشای تلویزیون می‌گذارند، بنماید به عنوان مثال فیلمی که از تلویزیون پخش می‌شود و درآن شخصیتی منحرف وجود دارد طفل تماشا کننده با جذب این شخصیت در وجود خود سعی می‌کند که نمود خارجی در جامعه از این شخصیت منحرف پیاده کند و خود را مطرح کند که این خود موجب انحرافات اخلاقی و اجتماعی بزرگی در طفل است.‏

قسمت دوم: انواع جرائم ارتکابی توسط اطفال بزهکار:

جرائم از حیث اینکه جرم بر چه موضوعی واقع می‌گردد متفاوت و به 3 دسته عمده قابل تقسیم می‌باشد. جرائم علیه اشخاص، جرائم علیه اموال و جرائم علیه امنیت و آسایش

با این وصف جرائمی که اطفال نیز مرتکب آن می‌شوند از این دسته خارج نیست.‏

‏1) جرائم بر علیه اشخاص:

از جمله جرائمی که عمدتا براشخاص وارد می‌شود ضرب و جرح است. این جرم از ناحیه نوجوانان نیز ارتکاب یافته و بیشتر برای خودنمایی کردن و دست و پنجه نرم کردن در بین بقیه رفقای نوجوان خود دست به این گونه اعمال مجرمانه و بزهکارانه می‌زنند وبیشتر این اقدامات توسط نوجوانان در محل‌های شلوغ صورت گرفته که دلیل آن اقدام بیشتر جلب توجه کردن در نظر عام برای پرکردن کمبودهایی است که احیانا در زندگی خویش متحمل آن شده‌اند. از جمله جرائم علیه اشخاص که مورد ارتکاب بیشتری در نزد اطفال دارد جرائم منافی عفت است جرائم منافی عفت مثل زنا، لواط، قوادی و…… این گونه جرائم در دین اسلام از شدیدترین گونه جرائم و دارای مجازاتهای شدید هم در قرآن و هم در فقه است. درهر حال ریشه‌های این جرائم را باید در فرهنگ، اقتصاد و مسائل اجتماعی یک جامعه بررسی کرد. زمانی که جامعه فرهنگ بالایی برخوردار نباشد مسلما این جرائم بیشتر رواج می‌یابد و از طرف دیگر اطفال بیشتر در معرض خطر برای ارتکاب این گونه جرائم قرار دارند. ضعف اقتصادی نیز موجب می‌شود که به بنیان خانواده خلل وارد شود و مشکلاتی در این باب پیش‌ آید و مطمئنا راهی را برای ارتکاب این جرائم باز می‌کند، مثلا زمانی که فقر به خانواده فشار بیاید مطمئنا جرائم منافی عفت در خانواده بروز می‌کند و موجب انحراف اخلاقی اطفال می‌گردد.‏

‏2) جرائم علیه اموال:

از جمله جرائمی که علیه مال ارتکاب می‌یابد خرابکاری وایجاد خسارات مالی است این گونه جرائم را طفل یا نوجوان باز به دلیل کمبود‌هایی که در زندگی دارند و برای خودنمایی کردن یا به دلیل نبودن تفریح سالم که این طفل برای ایجاد تفریح برای خویش مثلا اقدام به آتش زدن لاستیک در معابر عمومی می‌کنندو خسارات مالی به بار می‌آورند. از جرائم دیگر ارتکابی توسط اطفال از سرقت می‌توان یاد کرد سرقت از اتومبیل از فروشگاهها از مغازه‌ها از جمله سرقت‌هایی است که اطفال مرتکب می‌شوند دراین گونه جرائم علت و آسیب اصلی وارده فقر است، فقر عامل موثر ارتکاب جرائم زیادی است از جمله این جرائم سرقت است که بانی ارتکاب آن فقر است.‏

در هر صورت خانواده‌ای که از لحاظ مالی رنج می‌برد کودکان خود را مسلما به اعمال زیادی مجبور می‌کنند که یکی از این اعمال سرقت‌های سبک است.‏

‏3) جرائم علیه امنیت و آسایش عمومی:

اعمالی که آسایش وامنیت عمومی را تحت تاثیر قرار می‌دهد جرم علیه آسایش و امنیت فرض می‌شود.از جمله این جرائم می‌توان به ولگردی اشاره کرد ولگردی از جمله اعمالی است که آسایش مردم را به هر طریق ممکن از بین می‌برد و می‌توان گفت از جمله جرائمی است که قانونگذار جمهوری اسلامی نیز اهمیت فراوانی به آن داده است و جزء جرائم مشهود به حساب آورده است در هر حال این جرم اطفال و نوجوان را نیز بیشتر تحت تاثیر قرار می‌دهد و آسیب وارده بر اجتماع از جانب این جرم بسیار زیاد است و حتی عقیده براین است که ولگردی خود مقدمه انواع جرائم و بزهکاری‌ها و انحرافات خواهد بود از جمله جرائم دیگری که مخل امنیت و آسایش عمومی است تکدی گری است. گدایی در حال حاضر یکی از مشاغل مرسوم در جامعه کنونی شده است این جرم تبعات بسیار خطرناکی درجامعه و حتی برای اطفال دارد،زیرا از جمله جرائمی که اطفال مورد سوء استفاده قرار می‌گیرند. در همین جرم گدایی و تکدی گری است که رویکرد بسیار منفی برای جامعه درآینده خواهد داشت از دیگر جرائم مخل امنیت می‌توان به جرائمی که موجب جریحه دارکردن مذهب و آداب و رسوم ذاتی ما میشود یاد کرد به عنوان مثال بد حجابی زنان در جامعه کنونی موجب جریحه دار کردن باورها و اعتقادات ما در جامعه می‌شود که این خود موجب آموزش ناصحیح به اطفال و نوجوانان است و رواج اینگونه جرائم در بعد وسیع برای جامعه خطرناک و آسایش وامنیت یک جامعه را مورد اخلال قرار می‌دهد.

قسمت سوم: راهکارهای قابل ارائه در باب بزهکاری اطفال:

در هر حال چند مورد از آسیب‌های اجتماعی مورد بررسی قرار گرفت، جرائمی که در راستای این آسیب‌ها از جانب اطفال ارتکاب می‌یابد را نیز بررسی کردیم. دراین قسمت قصد داریم راهکارهایی ارائه کرده تا در برابر این آسیب‌ها توان مقابله داشته باشد و بتوانیم حداقل کنترل اجتماعی لازم را دراین زمینه بدست بیاوریم:‏

‏1ـ آموزش: آموزش بایددر دوبند جداگانه مورد بررسی قرار داد:آموزش والدین و آموزش اطفال‏

آموزش اطفال از جمله آموزشهایی است که به صورت رسمی اغلب در جامعه از طریق مدرسه و دانشگاه صورت می‌گیرد مدرسه و معلم می‌تواند هر کدام درآموزش و پیشگیری از برهکاری اطفال و پیشگیری کردن از ارتکاب این گونه جرائم ابعاد آموزش والدین به صورت مختصر شامل این موارد است:‏

اول: ایجاد محیطی آرام و سالم بین والدین با ایجاد دوستی و رفاقت بین یکدیگر

دوم: احتراز و دوری کردن از اینجاد رفاقت در جلب محبت فرزندان‏

سوم: پرورش حس اعتماد به نفس و عدم پرخاشگری والدین نسبت به فرزندان

چهارم: پرورش حس اعتماد به نفس در اطفال

‏ 2) تخصصی کردن دادگاههای رسیدگی کننده به جرائم اطفال:‏

دادگاهها با توجه به صلاحیت‌های خاصی که در قانون برای آنان مشخص کرده است گاه با بقیه مراجع قضایی متفاوت می‌شوند برای مثال رسیدگی به جرائم روحانیون و نظامیان با توجه به شخصیت طرف مرتکب جرم صلاحیت مراجع رسیدگی نیز به دادگاه نظامی یا ویژه روحانیت احاله می‌شود.رسیدگی به جرائم اطفال نیز باید به همین صورت باشد بدین خاطر که طفل درهر حال از روحیه‌ای لطیف و جس می‌سازگار با هر محیطی برخوردار است و اگر در برابر انحرافاتی که آن مرتکب می‌شود ناشیانه عمل کنیم مطمئنا موجب جری کردن آن گشته و او را برای انجام اعمال خلاف بزرگتری هدایت می‌کنیم. ولی هر گاه در برخورد با انحرافات اطفال تخصصی‌تر عمل کنیم مطمئنا در صد تکرار جرم در آنها به صفر خواهد رسید.با این اوصاف رسیدگی به بزهکاری اطفال باید در ید دادگاه تخصصی باشد تا آن دادگاه به جرم مربوطه رسیدگی کرده و حتی الامکان بتواند طفل بزهکار را ترمیم کرد و به جامعه بازگردانده. با این اوصاف قانون جمهوری اسلامی ایران نیز تخصصی کردن دادگاههای اطفال را تائید کرده و در قانون آئین دادرسی کیفری از دادگاه مخصوص به اطفال نام برده است نکته قابل توجه اینکه دراین دادگاهها حتی الامکان شرایط برای اطفال قابل تعدیل خواهد بود زیرا همگان به ارتکاب این جرم و چگونگی ارتکاب آن توسط طفل مزبور آگاه شده و از انحرافات بعدی جلوگیری می‌گردد.‏

‏3) سلامت وسایل ارتباط جمعی:

از جمله مواردی که ممکن است موجب وارد آوردن آسیب‌های فراوانی بر پیکره یک جامعه شود وسایل ارتباط جمعی است. این وسایل باید از سلامت کافی برخوردار باشد به این دلیل که اطفال از افرادی هستند که از فرصت بیشتری برای تماشای این وسایل بهره می‌گیرند و طبعا اثرات این وسایل بر اطفال از هر کسی بیشتر است پس وظیفه ارگانهای مسئول دراین راستا این است که با توجه به مقدسات جمهوری اسلامی ایران این وسایل را حتی الامکان ترمیم داده وبه سلامت کامل برسانند.‏

‏4 ) ایجاد و تجهیز کانونهای اصلاح و تربیت:

در ماده 219 قانون آئین دادرسی کیفری دادگاههای اطفال بزهکار احیا شد و در موارد مربوط به این دادگاهها کانون اصلاح و تربیت نیزبرای نگهداری اطفال بزهکار پیش بینی شده است کما اینکه قبل از تصویب قانون آئین دادرسی کیفری در قانون مجازات اسلامی و در ماده 49 این قانون اطفال را از مسئولیت کیفری مبری دانسته و تربیت آنان را با نظر دادگاه به کانون اصلاح و تربیت ارجاع داده است.‏

با این توضیح کانون اصلاح و تربیت مرکزی برای تربیت، تهذیب واصلاح کودکان و نوجوانان بزهکار است که مورد انحرافات اخلاقی و اجتماعی قرار گرفته اند.‏

متاسفانه با حذف دادگاههای اطفال به مدت چند سال از سیستم قانونی کشور عملا به این کانون مهم و حیاتی کم لطفی شد، ولی در سال 78 و با تصویب مجدد دادگاه اطفال بزهکار در قانون آئین دادرسی کیفری این کانون جان تازه‌ای گرفت با این وصف کانون اصلاح و تربیت و چگونگی ساختار و وظایف آن در آئین نامه اجرایی مربوط به این کانون بر اساس قانون تشکیل دادگاههای اطفال بزهکار مشخص شده است که برای نگهداری و تربیت اطفالی که مورد آسیب‌های اخلاقی و اجتماعی قرار گرفته‌اند تاسیس شده ساختار این کانون متشکل از یک قسمت نگهداری موقت است که در این قسمت کودکان و نوجوانان در بدو ورود تا زمانی که تکلیف آنان از طریق دادگاه یا مراکز دیگر روشن نگردد در این قسمت نگهداری می‌شوند. قسمت دیگر قسمت پذیرش و تشخیص و تحقیقات جرم شناسی است که با توجه به استفاده از متخصصان در علوم مختلف در علوم مختلف سعی در اصلاح و تربیت اطفال بزهکار می‌کنند که این عامل همراه با تحقیقات جرم شناسی بر روی عملکردهای مختلف اطفال باید صورت گیرد و قسمت دیگر قسمت آموزش اعم از آموزش فنی حرفه‌ای و آموزش تحصیلی است و قسمت آخر زندان است که مربوط به آن دسته از اطفال که در سنین 15 و بالاتر است و مرتکب جنایتی شده‌اند و امکان این باشد که اگر خارج از زندان باشند بر روی رفتار دیگر اطفال تاثیر منفی قرار دهند در زندان نگهداری می‌شوند. با این توضیحات کانون اصلاح و تربیت موصوف با آنچه که درحال حاضر در عالم خارج است، تفاوت فراوانی دارد. در صورتی که هدف شناسایی آسیب‌های بزهکاری اطفال و درمان این آسیب‌ها مد نظر باشد مسلما باید به ایجاد کانونهای موصوف بر طبق قانون و تجهیز آنان در حد بیان قانون پرداخته تا به اهداف موردنظر دست یافته شود. ‏

نتیجه گیری:

به عنوان نتیجه می‌توان گفت آسیبهای وارده بر اطفال در جامعه کنونی ما بسیار زیاد است به صورتی که اطفال زیادی در جامعه ما وجود دارند که به عناوین مختلف به انحرافات اخلاقی و اجتماعی متنوعی دچار هستند از جمله این انحرافات معضل کودکان خیابانی است که این عارضه دست پرورده آسیب‌های مختلف اجتماعی است که براین رده سنی وارد می‌گردد واین قشر رابه بار می‌آورد. معضل کودکان خیابانی که درحال حاضر نیز بحث اکثر مطبوعات و رسانه‌ها ست در صورتی که ریشه یابی نگردد به همین صورت ادامه یابد حتی آینده‌ای تاریکتر در انتظار جامعه ما واین اطفال خواهد بود زیرا مسلما این کودکان خیابانی هستند که مجرمان به عادت و خطرناک جامعه ما خواهد بود. در هر حال آسیب‌های مربوط به اطفال بزهکار قابل شناسایی هستند و مهمتر از شناسایی این آسیب‌ها درمان و پیشگیری است که امید است از طرف سازمان‌های مسئول به این امر خطیر در باب این اطفال توجه بایسته شود تا بتوان جامعه‌ای با افراد مسئول در آینده بسازیم وگرنه با بی‌توجهی به وضعیت اطفال بزهاکار در آینده جامعهای بی‌بندوبار خواهیم داشت که مسلما از کنترل قوانین و مقررات نیز بیرون خواهد رفت.


URL : https://www.vekalatonline.ir/articles/135107/آسیب-شناسی-در-بزهکاری-اطفال/