نظریه مشورتی |
در مورد حقالاجرایی که در پروندههای اجرای احکام به دلیلی وصول نمیشود و در حین عملیات اجرا محکومله گذشت میکند یا اینکه از تعقیب محکومعلیه منصرف میشود یا به نحوی در اجرا کاهلی میکند و عملیات اجرا معلق و موضوع مشمول مرور زمان ماده ۱۶۸ قانون اجرای احکام مدنی میشود، از چه تاریخی مرور زمان شروع میشود؟ از تاریخ صدور اجراییه، از تاریخ تعلیق اجرای حکم و پیگیری پرونده یا از تاریخ انصراف محکومله؟ آیا به علت کوتاهی و قصور کارکنان اجرای احکام (مثلاً گم شدن پرونده و فراموش شدن صدور دستور وصول) پرونده مشمول مرور زمان میشود یا خیر و آیا عذر مذکور را میتوان مانع شمول مرور زمان مال مذکور تلقی کرد یا خیر؟ مفهوم و ملاک عدم تعقیب اجرای حکم چیست؟ آیا اگر محکومله فقط درخواست اجرای حکم یا اعمال ماده ۲ (بازداشت محکومعلیه) را کرده باشد و دیگر تا پنج سال حاضر نشود، از این تاریخ محاسبه میشود یا اینکه مقصود حضور فیزیکی در اجرای احکام و پیگیریهای قضایی است؟ در مورد اجراییهای که به تقاضای محکومله صادر شده اما پس از صدور آن، محکومله هیچگونه مراجعهای به دایره اجرا نداشته و عملیات اجرایی شروع نشده است، با گذشت ۵ سال از تاریخ صدور اجراییه، به تجویز ماده ۱۶۸ قانون اجرای احکام مدنی، اجراییه الغا و بلااثر میشود اما چنانچه اجراییه صادر و عملیات اجرایی شروع شده باشد، اعم از این که عدم تعقیب پرونده اجرایی از ناحیه محکومله باشد یا غیر آن، مورد از شمول ماده فوقالذکر خارج است. ماده ۱۶۸ قانون اجرای احکام مدنی، ناظر به مواردی است که عدم تعقیب عملیات اجرایی، مستند به محکومله باشد و شامل مواردی مانند موردی که به علت گم شدن پرونده باشد، نیست. صرف درخواست اجرای حکم یا درخواستهای دیگر از سوی محکومله، به معنای شروع عملیات اجرایی نیست. در مورد قرارهای ابطال دادخواست به استناد مواد ۹۶، ۲۵۶ و ۲۵۹ قانون آیین دادرسی مدنی که توسط دادگاه بدوی صادر میشود و مورد اعتراض خواهان قرار میگیرد و حسب مورد خواهان در دادخواست تجدیدنظرخواهی اعلام میدارد اصل سند را تقدیم میکند یا هزینه دادرسی را حاضر است بپردازد یا مقدمات اجرای قرار معاینه محل را مهیا میکند، بیان کنید آیا دادگاه تجدیدنظر میتواند بدین جهت قرار ابطال دادخواست را نقض و جهت رسیدگی ماهوی به دادگاه بدوی اعاده کند؟ رسیدگی دادگاه در مرحله تجدیدنظر این است که رأی تجدیدنظرخواسته در زمان صدور به نحو صحیح صادر شده یا خیر. در فرض استـعلام که خواهان بـدوی علیرغم ابلاغ اخطاریه دادگاه نسبت به رفع نقص از جمله پرداخت هزینه دادرسی و مهیا کردن مقدمات اجرای قرار … اقدام نکرده و دادگاه نیز برابر قانون، قرار ابطال دادخواست بدوی را صادر کرده است، بنابراین رأی در زمان صدور به نحو صحیـح صادر شده است و دادگاه تجدیدنظر طبق قانون، باید با رد تجدیدنظرخواهی، دادنامه تجدیدنظرخواسته را تأیید کند و آمادگی تجدیدنظرخواه در مرحله تجدیدنظر مبنی بر رفع نقص، مؤثر در قضیه نخواهد بود. |
URL : https://www.vekalatonline.ir/articles/178206/نظریه-مشورتی/ |