وظایف قانونی در برابر کودکان کار

در کشور ما یکی از پدیده‌هایی که در سال‌های اخیر رواج بیشتری یافته است و همواره از آن به‌عنوان یکی از آسیب های اجتماعی یاد می‌شود  «کودکان کار» هستند. جمعیت کودکان دست‌فروش و متکدی و شیشه‌پاک‌کن و آوازخوان روزبه‌روز در خیابان‌های شهر بیشتر می‌شود و تقریبا غیرممکن است که کسی برای انجام کاری از خانه بیرون برود و با این کودکان برخورد نکند. فارغ از تحلیل‌ها و بررسی‌های کارشناسان اجتماعی، قانونگذار هم این دسته از کودکان را درکانون توجه قرارداده است. در گفت‌وگو با دکتر منصور رحمدل حقوقدان و وکیل پایه یک دادگستری به بررسی برخی ازابعاد قانونی این  موضوع پرداخته‌ایم.

منظور از «کودک کار» چیست؟ این گروه چه رده سنی را شامل می‌شوند؟

طبق ماده 79 قانون کار به کار گماردن افراد کمتر از 15 سال تمام ممنوع است و طبق ماده 80 قانون مزبور کارگری که سنش بین 15 تا 18 باشد کارگر نوجوان نامیده می‌شود و طبق ماده 84 همین قانون در مشاغل و کارهایی که به علت ماهیت آن یا شرایطی که کار در آن انجام می‌شود برای سلامتی یا اخلاق کارآموزان یا نوجوانان زیان آور است حداقل سن کار 18 سال تمام است و تشخیص این امر با وزارت کار و امور اجتماعی است. به این ترتیب اگر منظور از کودک کار کودکی باشد که از نظر قانونی به کار گماردن وی ممنوع بوده ولی با این حال به کار گمارده می‌شود باید کودک کار را کودک زیر 15 سال تعبیر کنیم. دلیل این که قانونگذار اشتغال به کار کودک زیر 15  سال ممنوع اعلام می‌کند آن است که اولا اطفال باید در این سن مشغول به تحصیل باشند تا بتوانند آینده خود و کشورشان را بسازند و اشتغال به کار باعث می‌شود که کودک نتواند آینده شغلی مناسبی داشته باشد. کودک در این دوره از زندگی خود بیش از آن که مستعد کار باشد مستعد تحصیل است و والدین مکلف هستند زمینه تحصیل وی را فراهم کنند و از این جهت الزام قانونی دارند و حتی قانونگذار برای والدینی که مانع از تحصیل کودکان خود شوند یا از تامین هزینه تحصیل آنان امتناع ورزند ضمانت اجرای کیفری تعیین کرده است. ساختار شخصیتی کودک بیش از آن که در یک محیط شغلی شکل بگیرد در یک محیط تحصیلی شکل می‌گیرد. کودک در محیط تحصیل آداب اجتماعی زندگی را در کنار مهارت‌هایی که از نظر علمی کسب می‌کند می آموزد. او یاد می‌گیرد که راه بهتری را برای زندگی در پیش بگیرد و آینده بهتری را برای خود رقم بزند و قطعا نوع آینده‌ای که وی برای خود ترسیم می‌کند در آینده فرزندان وی نیز موثر خواهد بود. او باید در این سن با یادگیری علم بتواند در آینده جامعه خود نقش موثرتر و مهم‌تری را ایفا کند و اشتغال به کار همه این فرصت‌ها و امیدها و آرزوها را از وی می‌گیرد. آینده تاریکی را برای وی رقم می زند و وی را گرفتار می‌کند و امکان و زمینه رشد اجتماعی و علمی را از وی سلب می‌کند. ثانیا کودکی که در سنین پایین‌تر مشغول به کار می‌شود از نظر جسمی و روحی و روانی دچار مشکل می‌شود. از نظر فیزیکی در معرض ابتلا به انواع بیماری‌ها قرار می‌گیرد و بدن وی خمیده و فرسوده و دچار پیری زودرس می‌شود. او در این سن به طراوت و شادابی نیاز دارد. او به بازی و تفریح نیاز دارد و اشتغال به کار همه این فرصت‌ها را از وی می‌گیرد. روح و روان دو کودک را مقایسه کنید که یکی از صبح تا شب مشغول کار است تا لقمه نانی را به دست آورد و در این راه انواع مصائب و نارحتی‌ها را تحمل کند و از رشد اجتماعی باز بماند و دیگری در رفاه و آسایش مشغول تحصیل و تفریح و مسافرت است تا روح خود را هم از جهت علمی پرورش دهد و هم از جهت آسایش ناشی از تفریح. قطعا روح و روان کودک دوم با نشاط‌تر و لطیف‌تر است تا اولی.

به نظر شما چه عواملی موجب بروز این معضل شده‌است؟

به نظر می‌رسد عوامل مختلفی می‌تواند در ایجاد پدیده کودک کار موثر واقع شود. وضعیت بد اقتصادی خانواده مهم‌ترین عامل است. عامل بعدی می‌تواند اختلافات خانوادگی باشد که نتیجه آن طرد شدن کودک از خانواده یا فرار وی از خانواده باشد که اساسا تحصیلات نیز متوقف می‌شود. اضمحلال و فروپاشی کانون گرم خانواده در اثر اختلاف پدر و مادر یا فوت یکی از آنها یا طلاق نقش مهمی در کشانده شدن کودک به سمت اشتغال به کار دارد. کودکی که پناهگاهی و تکیه گاهی نداشته باشد و نتواند ادامه تحصیل دهد راهی جز اشتغال به کار ندارد. در این زمینه وظیفه دولت پر رنگ‌تر می‌شود. وظیفه دولت است که چنین کودکانی را در پناه خود بگیرد و تا حد امکان نیازهای آنان را برطرف کند. قطعا دولت نمی‌تواند نقش والدین کودک یا یکی از آنها را ایفا کند ولی می‌تواند با نظارتی که بر این‌گونه کودکان اعمال کند راه انحراف آنان از مسیر درست زندگی را سد کند یا آن را به حداقل برساند.

آیا پدر و مادری که فرزندش را به کار وامی‌دارد مرتکب جرمی شده‌اند و چه مجازاتی برایشان در نظر گرفته می‌شود؟

بله عمل آنان جرم است و طبق ماده 176 قانون کار مجازات این کار جزای نقدی بین 200 تا 500 برابر حداقل مزد روزانه یک کارگر خواهد بود. البته این میزان مجازاتی است که قانونگذار برای به کارگماردن یک نفر کودک تعیین کرده است و هر چه که تعداد بالاتر برود میزان مجازات نیز افزایش می‌یابد. قانونگذار در این ماده فرقی بین پدر و مادر و اشخاص دیگر قائل نشده و اطلاق حکم قانونگذار اقتضای شمول آن به پدر و مادر را نیز دارد. ولی متاسفانه قانونگذار به این سوال پاسخ نمی‌دهد که کودکی را ناچار از اشتغال به کار است تا بتواند هزینه زندگی مادر بدون سرپرست خود را تامین کند و بدون اشتغال به کار مزبور امکان تامین هزینه زندگی وجود ندارد چگونه می‌توان مشمول حکم ماده مزبور قرار داد؟

در صورتی که پدر و مادری به علت فقر مالی و نداشتن هزینه‌های زندگی فرزند خود را به کار بگمارند، تکلیف چیست؟

در هر حال عمل آنان جرم است ولی متاسفانه کار خاصی نمی‌توان انجام داد. در اینجاست که تکلیف اجتماعی دولت در حمایت از خانواده‌های طبقه فقیر جامعه خود نمایی بیشتری می‌کند. دولت برای جلوگیری از بروز این وضعیت‌ها باید خانواده‌های محروم را شناسایی و کمک‌های لازم را در اختیار آنان قرار دهد و نمی‌تواند ادعا کند که به وی ارتباطی ندارد. همان دولتی که در صورت لزوم وی را به میدان جنگ می‌فرستد باید در غیر زمان جنگ نیز از وی پشتیبانی به‌عمل آورد و وی را در امان خدا رها نکند.

وظیفه دولت و سایر نهادها نسبت به افرادی که از این کودکان سودجویی می‌کنند، چیست؟

شناسایی افراد مزبور که دنبال سازماندهی استفاده از کودکان مزبور هستند و معرفی آنها به مراجع قضایی وظیفه دولت است و نیز باید وضعیت اقتصادی مردم را بهبود بخشد تا نیازی به کار کودکان کار نباشد.


URL : https://www.vekalatonline.ir/articles/52555/وظایف-قانونی-در-برابر-کودکان-کار/