منبع مطالب این بخش وب سایت قوانین دات آی آر (معاونت آموزش دادگستری استان تهران) می باشد URL : http://www.ghavanin.ir/detail.asp?id=36865 |
||||||||||||||||||||||||
رأی شماره 221 هیأت عمومی دیوان عدالت اداری با موضوع ابطال مصوبه شماره 7 مورخ 28 10 1383 شورای اسلامی شهر اهواز، تعیین عوارض کسب و پیشه برای بانکها و مؤسسات مالی و اعتباری و صندوقهای قرضالحسنه که حوزه فعالیت کشوری و غیرمحلی دارند |
||||||||||||||||||||||||
رأی شماره 221 هیأت عمومی دیوان عدالت اداری با موضوع ابطال مصوبه شماره 7 مورخ 28/10/1383 شورای اسلامی شهر اهواز، شماره هـ/89/783
تعیین عوارض کسب و پیشه برای بانکها و مؤسسات مالی و اعتباری و صندوقهای قرضالحسنه که حوزه فعالیت کشوری و غیرمحلی دارند تاریخ دادنامه: 26/4/1391 شماره دادنامه: 221 کلاسه پرونده: 89/783 مرجع رسیدگی: هیأت عمومی دیوان عدالت اداری شاکی: بانک صادرات خوزستان موضوع شکایت و خواسته: ابطال مصوبه شماره 7 مورخ 28/10/1383 شورای اسلامی شهر اهواز گردش کار: بانک صادرات استان خوزستان به موجب دادخواستی ابطال مصوبه شماره 7ـ 28/10/1383 شورای اسلامی شهر اهواز را خواستار شده و در جهت تبیین خواسته مفاداً توضیح داده است که: احتراماً، به عرض عالی میرساند شهرداری اهواز بر اساس لایحه شماره 35556/8 خود و مصوبه شماره 7 مورخ 3/11/1383 یکصدو سی و پنجمین جلسه دوره دوم شورای اسلامی آن شهرستان از سال 1383 تاکنون مبالغ هنگفتی تحت عنوان وضع عوارض کسب و پیشه و مشاغل از این بانک مطالبه و متعاقباً با طرح موضوع در کمیسیون ماده 77 قانون شهرداری درصدد اقناع آن کمیسیون مبنی بر محکومیت این بانک به پرداخت عوارض مورد مطالبه است که تصاویری از لایحه آن شهرداری و مصوبه شورای اسلامی و اخطاریههای دبیر کمیسیون ماده 77 جهت استحضار تقدیم میشود. علیهذا بنا به جهات و مستندات ذیل وضع عوارض تحت عناوین مزبور برای این بانک فاقد وجاهت قانونی و بر خلاف نصّ صریح قانون است زیرا: 1ـ وحدت ملاک آراء شماره 344 مورخ 21/4/1388 و شماره 2 مورخ 28/6/1389 هیأت عمومی دیوان عدالت اداری مضبوط در پروندههای کلاسه 87/291 و 88/633 که از نظر موضوع و محتوی با موضوع مورد بحث کاملاً مطابقت دارد و بر اساس آراء مذکور مصوبات مشابه صادر شده از شورای اسلامی شهرهای یزد و قائمشهر مغایر با قانون تشخیص و ابطال شدهاند. 2ـ مفهوم و منطوق مواد یک و 5 قانون اصلاح موادی از قانون برنامه توسعه اقتصادی و چگونگی برقراری و وصول عوارض موسوم به قانون تجمیع عوارض، مفید اختیار شورای شهر در وضع و برقراری عوارض خارج از مقررات قانونی نسبت به بانکها نیست از طرفی اختیارات مندرج در بند 16 ماده 71 قانون تشکیلات و وظایف و انتخابات شهرداران مصوب سال 1375 نیز منوط به رعایت سایر شرایط و موازین قانونی است. 3ـ حسب ماده 2 قانون نظام صنفی مصوب 13/4/1359 شورای انقلاب اسلامی (فرد صنفی شخص حقیقی یا حقوقی است که به عنوان پیشهور و صاحب حرفه و مشاغل آزاد فعالیت مینماید) حال آن که بانکها بر اساس اعلامیه قانونی اداره امور بانکها مصوب 7/7/1357 شورای انقلاب اسلامی و سایر مقررات مربوطه اداره میشوند، اطلاق صنف یا صنوف بر بانکها در تعارض با ماهیت فعالیت آنهاست علاوه بر آن حوزه فعالیت بانکها و شعب آنها در نقاط مختلف کشور محلی تلقی نمیشود. 4ـ حسب نامه شماره 3530/م مورخ 23/12/1378 وزیر امور اقتصادی و دارایی و نامه شماره 785073/م مورخ 22/6/1378 معاون حقوقی و امور مجلس ریاست جمهوری و نامه شماره 54840 مورخ 8/7/1378 وزیر کشور و ابلاغیه شماره 46377 مورخ 24/3/1373 ریاست جمهوری همگی مشعر بر عدم تسری عوارض کسب و پیشه به بانکها و عوارض مشابه است. بنا به مراتب مذکور تقاضای رسیدگی و ابطال مصوبه مورد شکایت در قسمتهای مربوط به وضع عوارض سالیانه کسب و پیشه مشاغل برای بانکها را از محضر شریف آن مرجع محترم دارد. متن مصوبه مورد اعتراض به قرار زیر است: « مصوبه شماره 7 یکصد و سی و پنجمین جلسه دوره دوم شورای اسلامی شهر اهواز لایحه شماره: 35556/8 ـ 28/10/1383 موضوع: اخذ عوارض کسب و پیشه از بانکها در جلسه مورخ 3/11/1383 مطرح و با 7 رأی موافق به شرح ذیل به تصویب رسید. متن مصوبه لایحه پیشنهادی شهرداری با اصلاحات صورت گرفته در آن به شرح ذیل به تصویب رسید. 1ـ بانکها، مؤسسات مالی و اعتباری و صندوقهای قرضالحسنه مشمول این مصوبه خواهند بود. 2ـ مساحت بانک، مؤسسه مالی و اعتباری و صندوقهای قرضالحسنه × پنج برابر قیمت منطقهبندی = عوارض کسبی سالیانه بانک، مؤسسات مالی و اعتباری و صندوقهای قرضالحسنه 3ـ مضافاً این که اگر بانکی، مؤسسه مالی و اعتباری و صندوقهای قرضالحسنهای در دو بر خیابان قرار گرفته باشد ملاک محاسبه بر گرانتر خواهد بود.» در پاسخ به شکایت مذکور، رئیس شورای اسلامی شهر اهواز به موجب لایحه شماره 3461ش ـ 21/10/1390 مفاداً توضیح داده است که: احتراماً، در خصوص پرونده کلاسه 8909880900065425 به شماره بایگانی 890721 موضوع دعوای بانک صادرات استان خوزستان به طرفیت این شورا دایر بر ابطال مصوبه شماره 7 از یکصد و سی و پنجمین جلسه دوره دوم شورای اسلامی شهر اهواز عرایض ذیل را معروض میدارد: اولاً: شاکی برای اثبات ادعای خود استناد به رأی شماره 344 مورخ 30/4/1388 هیأت عمومی دیوان عدالت اداری کرده است در حالی که با توجه به مفاد رأی مزبور ملاحظه میفرمایند که رأی مزبور وحدت رویه نبوده و مربوط به شکایت بانک صادرات استان مازندران مبنی بر ابطال مصوبه شورای شهر قائم شهر بوده است و رأی صادر شده فقط در همان مورد واجد اعتبار بوده و لاغیر. همچنان که رأی دیگری از هیأت عمومی به شماره 113ـ 29/2/1387 در خصوص شکایت مؤسسه قرضالحسنه بسیجیان به خواسته ابطال مصوبه شورای شهر مشهد اصدار یافته که ضمن آن استدلال شده است که مصوبه شورای اسلامی شهر مشهد مبنی بر برقراری عوارض کسب و پیشه از بانکهای دولتی و خصوصی و صندوقهای قرضالحسنه و مؤسسات مالی و اعتباری مغایرتی با قانون ندارد که از این حیث رأی اخـیرالذکر دقیقاً مغایر با رأی مورد استناد شاکی است که آن هم در مورد خاص صادر شده است لذا استناد خواهان به رأی شماره 344ـ 30/4/1388 هیأت عمومی دیوان عدالت اداری به منظور اثبات بطلان مصوبه شورای اسلامی شهر اهواز بنا به جهات فوق مؤثر در مقام دعوی نخواهد بود. لازم به یادآوری است که آراء وحدت رویه دیوان در خصوص تعارض آراء صادر شده که در همان رأی این مطلب که رأی صادر شده وحدت رویه است قید میشود در حالی که در رأی مورد استناد خواهان چنین قیدی وجود ندارد و اساساً رأی مذکور فقط در خصوص موردی که صادر شده ساری و جاری بوده و لاغیر. ثانیاً: به تصریح بند 26 ماده 55 قانون شهرداریها یکی از وظایف شهرداریها پیشنهاد برقراری یا الغاء عوارض شهر و همچنین تغییر نوع و میزان عوارض اعم از کالاهای وارداتی و غیره و ارسال یک نسخه از تصویبنامه به اطلاع وزارت کشور در اجرای این بند قانونی، شهرداری میبایست تعرفه عوارض پیشنهادی خود را برای اجرا در سال بعد به شورای اسلامی شهر ارائه و شورا نیز در اجرای بند 16 ماده 71 قانون تشکیلات، وظایف و انتخابات شوراهای اسلامی کشور و انتخاب شهرداران مصوب سال 1375 و رعایت تبصره یک ماده 5 قانون اصلاح موادی از قانون برنامه سوم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران و چگونگی برقراری و وصول عوارض از تولیدکنندگان کالا، ارائهدهندگان خدمات وکالاهای وارداتی مصوب سال 1381 تعرفه پیشنهادی شهرداری را بررسی و تصویب کنند که در مانحنفیه و مورد ترافع رعایت دقیق مقررات مزبور شده است و شاکی در این خصوص اعتراض و ایرادی نیز ارائه نکرده است. ثالثاً: بر خلاف استدلال غیر موجه و مبهم شاکی مبنی بر معافیت بانکها از پرداخت عوارض معترضٌبه نظر آن هیأت را به قانون لغو ماده 90 قانون محاسبات عمومی مصوب سال 1363 که طی آن مقنن کلیه مؤسسات و سازمانها و ادارات دولتی را موظف به پرداخت هر نوع عوارض شهرداریها کرده است جلب میکند که این امر نیز دلالت بر عدم معافیت بانکها از پرداخت هر نوع عوارض شهرداری است. از طرفی عوارض شهرداری که یکی از نیازهای درآمدی شهرداری برای ارائه خدمات عمومی و اساساً عوارض مورد ترافع جزء درآمدهای پایدار شهرداری محسوب میشود، مصارف خدمات عمومی و مربوط به آحاد شهروندان بوده و شهرداری در اجرای وظایف ذاتی و انحصاری خود میبایست از این گونه عوارض پایدار تأمین و پشتیبانی شود که بانکها نیز از این قاعده مستثنی نیستند و با توجه به حجم درآمد و مشاغل آن میبایست نقش بسزایی در رابطه با حمایتهای مالی این مؤسسه عمومی ایفاء کنند و استنکاف آنان از پرداخت عوارض ناچـیز شهرداری جز تعلیق و توقیف خدمات عمومی و عمران و آبادی شهر چیزی در بر نخواهد داشت. رابعاً: در پاسخ به اظهارات شاکی مبنی بر این که بانکها جزء مؤسسات دولتی محسوب و فعالیت آنها مستلزم پروانه اشتغال نیست و یا نیازی به پروانه کار ندارد و در نتیجه از شمولیت مزد صنفی و عوارض کسب و ... خارج است اشعار میدارد: ایشان با تمسک به اظهارات فوق درصدد توجیه فعالیت خود برآمده و این در حالی است که فعالیت ایشان نوعاً تجاری و با توجه به سیاستگذاری بانکها در جذب سرمایه بیشتر و مهمتر اعطاء تسهیلات در قبال اخذ بهره بانکی و غیره ... خود دلالت بر فعالیت کسبی ایشان میکند و صرف دولتی بودن و یا پروانه کسب نداشتن نافی فعالیت کسبی بانکها نیست ضمن این که در راستای صحت مدعای این شورا تصریح بند 7 از ماده 2 قانون تجارت است که منجزاً هر قسم عملیات صرافی و بانکی را مشمول صراحت ماده 2 همان قانون و در زمره معاملات تجاری لحاظ کرده است. بدیهی است با توجه به صراحت قانون فوق سایر اقدامات بانکی تحت عنوان معاملات تجاری به لحاظ حقوقی از جمله اعمال تجاری ذاتی محسوب میشود بنابراین از آن جا که قانونگذار در تبیین معاملات تجاری اقدامات بانکی را نیز از جمله معاملات موضوع قانون تجارت نام برده است، لذا اقدامات تجاری مورد بحث مشمول پرداخت عوارض ناشی از کسب است و لاغیر. خامساً: نظر به تبصره یک ماده 5 قانون اصلاح موادی از قانون برنامه سوم توسعه اقتصادی، اجتماعی و... موسوم به قانون تجمیع عوارض که مورد استناد شاکی نیز بوده ملاحظه میفرمایند که در چگونگی برقراری و وصول عوارض «ارائهدهندگان خدمات و...» نیز مشمول عـوارض موضوع قانون یاد شده دانسته که با توجه به خدمات ارائهشده از سوی شاکی، ایشان نیز از مصادیق بارز قانون معنونه و مشمول پرداخت عوارض مربوطه خواهد بود. ضمن این که استحضار دارند که در خدماتدهی شهرداری به عموم شهروندان و سازمانها و اماکن مستقر در محدوده شهر جای هیچ گونه تردیدی نیست و خدمات ارائهشده از سوی شهرداری نه فقط به اشخاص حقیقی بلکه به اشخاص حقوقی نیز ارائه میشود و از این حیث هر گونه عوارض مربوطه به سایر اماکن قابل تسری به بانکها خواهد بود چرا که با استقرار محل بانک در هر نقطه از محدوده شهر قطعاً از مزایای خدمات شهری بهرهمند خواهد شد. در خاتمه شایان ذکر است که طبق قانون تجمیع عوارض و همچنین قانون مالیات بر ارزش افزوده خدمات بانکی و اعتباری بانکها از پرداخت مالیات و عوارض معاف هستند لکن موضوع عوارض کسبی ربطی به خدمات بانکی و اعتباری که مربوط به سپرده سپردهگذاران میشود ندارد این عوارض مربوط به کسب و پیشه و تجارت بانکهاست و همانند عوارض ساخـتمانی و عوارض نوسازی است که از سوی بانکها سالهاست پرداخت میشود. همان گونه که ریاست محترم هیأت عمومی مستحضر هستند هنگامی که محل تجاری بانکها در مسیر طرحهای عمران شهری قرار میگیرد و یا این که توسط مالکان تقاضای تخلیه آنها صورت میپذیرد مدیران بانکها در قبال تخلیه محل ادعای حق کسب و پیشه و تجارت میکند. علیهذا با التفات به مراتب معروضه رد دعوای مطروحه را استدعا دارد.» هیأت عمومی دیوان عدالت اداری در تاریخ یاد شده با حضور رؤسا، مستشاران و دادرسان شعب دیوان تشکیل شد. پس از بحث و بررسی، با اکثریت آراء به شرح آینده به صدور رأی مبادرت میکند. رأی هیأت عمومی حکم مقرر در تبصره ماده 50 قانون مالیات بر ارزش افزوده مصوب 17/2/1387، مبنی بر این که، شوراهای اسلامی شهر و بخش برای وضع هر یک از عوارض محلی جدید که تکلیف آنها در این قانون مشخص نشده باشد، موظفند موارد را حداکثر تا پانزدهم بهمن ماه هر سال برای اجراء در سال بعد، تصویب و اعلام دارند، دلالت بر این معنی دارد که شوراهای اسلامی شهر برای تصویب عوارض محلی صلاحیت دارند و صلاحیت تعیین و تصویب عـوارض کشوری و ملـی را ندارند. بـا توجه بـه مراتب مصوبـه شورای اسلامی شهر اهواز در حـدی که ناظر بـر تعیین عوارض کسب و پیشه بـرای بانکها و مؤسسات مالی و اعتباری و صندوقهای قرضالحسنه که حوزه فعالیت کشوری و غیر محلی دارند، خارج از حدود اختیارات شورای اسلامی شهر اهواز و مغایر قانون است و به استناد به بند یک ماده 19 و ماده 42 قانون دیوان عدالت اداری حکم به ابطال مصوبه مورد شکایت به جهت مذکور صادر و اعلام میشود. رئیس هیأت عمومی دیوان عدالت اداری ـ محمدجعفر منتظری
|
||||||||||||||||||||||||
URL : https://www.vekalatonline.ir/laws/36865/رأی-شماره-221-هیأت-عمومی-دیوان-عدالت-اداری-با-موضوع-ابطال-مصوبه-شماره-7-مورخ-28-10-1383-شورای-اسلامی-شهر-اهواز،-تعیین-عوارض-کسب-و-پیشه-برای-بانکها-و-مؤسسات-مالی-و-اعتباری-و-صندوقهای-قرضالحسنه-که-حوزه-فعالیت-کشوری-و-غیرمحلی-دارند/ | ||||||||||||||||||||||||